نقد و نظر

آقایان؛ برای خدا دیگر موزه فرش نسازید!!

به بهانه دستور استاندار یزد برای راه اندازی سریع موزه فرش نفیس ایران در یزد

سایت اطلاع رسانی فرش ایران - کارپتور

علیرضا قادری

ناخوش آوازی به بانگ بلند قرآن همی‌خواند. صاحبدلی بر او بگذشت. گفت: تو را مشاهره (دستمزد) چند است؟ گفت: هیچ. گفت: پس این زحمت خود چندین چرا همی‌دهی؟ گفت: از بهر خدا می‌خوانم. گفت: از بهر خدا مخوان!
(گلستان سعدی، باب چهارم در فواید خاموشی)

باز یکی از مسولان و این بار در یزد از ایجاد موزه فرش در این استان خبر داد. بر اساس گزارش جام جم آنلاین مهران فاطمی، استاندار یزد اتخاذ این تصمیم را در پی پیشنهاد بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی مبنی بر راه اندازی "موزه فرش نفیس ایران" عنوان کرد و از دست‌اندرکاران خواست تا ایجاد این موزه "به سرعت" در دستور کار قرار گیرد. فاطمی در جریان طرح موضوع در صحن شورای شهر یزد بعد از توضیح واضحاتی درباره اهمیت موزه ها در حفظ و توسعه فرهنگ و تمدن در یک تحلیل خام ناشیانه و غیر فرهنگی نتیجه گیری کرد که این موزه "آورد"های خوبی! بدنبال خواهد داشت. وی در تشریح این "آورد"ها به "ماندگاری گردشگر در استان" و "رشد اقتصاد شهری" اشاره کرد. با چنین اوصافی از همین حالا و ناگفته پیداست که وقتی قرار باشد فرهنگ و هنر از نگاه فرماندار با متر و محک رشد اقتصاد شهری اندازه گیری و ارزیابی شود، بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی بیرون از وظیفه ذاتی خود پیشنهاد کننده این طرح باشد، شورای شهر مسائل مربوط به راه اندازی این موزه "بی نظیر" را تصویب کند و شهردار هم موضوعات مرتبط را دنبال کند... سرنوشت این خبر نظیر تمامی اخبار مشابهی که این سالها از تشکیل موزه های فرش در تبریز و کرمان و خراسان جنوبی و کاشان و سیرجان و کرمانشاه و شیروان و... شنیده‌ایم جز وعده‌ای نافرجام و اقداماتی خسارت‌بار چیز دیگری نخواهد بود.

هیچ یک از مسایل مهمی نظیر اینکه بنیاد مستضعفان، صرفنظر از وظیفه ذاتی خود، بر اساس چه مطالعه و بررسی معتبر و نظرات کارشناسی به این پیشنهاد رسیده؛ این پیشنهاد بجز عنوان دهان‌پرکن، طرح و برنامه معینی به همراه دارد یا خیر؛ آیا منظور بنیاد از موزه "بی‌نظیر" و "فرش‌های نفیس کشور" ایجاد موزه‌ای ملی و با تجهیزات فنی، امکانات کالبد معمارانه و محتوای موزه‌ای (فرش‌ها) بالاتری نسبت به موزه فرش ایران در تهران است یا خیر؛ آیا بنیاد (که ظاهرا تامین منابع مالی پیشنهاد را برعهده دارد) با چشم‌انداز درست و کارشناسانه‌ای از حجم اعتبارات مورد چنین طرحی این پیشنهاد را ارایه کرده؟؛ و نهایتا اینکه نقش آن بنیاد در ادامه این پیشنهاد چیست؟ در بیانات استاندار محترم مورد اشاره قرار نگرفته است.

در سخنان استاندار محترم در ادامه روند کار بجز "تصویب طرح" در شورای شهر و "دنبال کردن موضوعات مرتبط" توسط شهردار هیچ اشاره‌ا‌ی به نقش و جایگاه سایر مراجع و دستگاه‌های مرتبط نگردیده است.

در وضعیتی که از یک سو مردم در سخت ترین شرایط اقتصادی قابل تصور با مشکلات متعدد اقتصادی دست به گریبان هستند و از سوی دیگر دولت در تامین سفره حداقلی مردم با هزاران گرفتاری روبروست، صرف هزینه‌های مطالعه نشده برای اقداماتی شتابزده و بی مطالعه با هیچ عقل و منطقی سازگار نیست.

یا این خبر ناقص و ابتر منتشر گردیده و یا واقعا تصور بر این بوده که ایجاد یک موزه تنها نیازمند مقادیر معتنابهی اعتبار و پول است که بنیاد دارد و مصوبه‌ای که شورا ترتیب آن را خواهد داد و زمین بزرگی که ترتیب آن را هم شهرداری خواهد داد! این ساده‌انگاری و برخورد مکانیکی با موضوعات به گفته خود استاندار، فرهنگی، نه تنها با فرهنگ و مقوله‌های فرهنگی، بلکه با اصول اولیه مدیریت نیز نسبتی ندارد. اکنون و بر اساس خبر، شورای شهر یزد از طریق استاندار مامور تصویب ایجاد موزه‌ای گردیده که تنها یک پیشنهاد بوده و مستند به هیچ طرحی نیست. شورای محترم شهر چه طرح و برنامه‌ای را تصویب خواهد کرد؟ یک پیشنهاد صرف را؟ شهردار یزد قرار است چه چیز را "دنبال" کند؟ "موضوعات مرتبط" را؟ موضوع مرتبط که ماهیتش مشخص است. یعنی یک موضوع اصلی وجود دارد و موضوعاتی هم در حاشیه به آن مرتبط می‌شوند. سوال اینجاست که تکلیف "موضوعات اصلی" یعنی چیستی، چرایی، چگونگی و نتایج و آثار مورد انتظار کجا و کی و توسط چه کسانی تبیین و ابعاد و گستره مادی و معنایی آن توسط کدام هیات خبره و کارشناسی تعیین گردیده است؟ اگر منظور استاندار از "موضوعات مرتبط" همین نکات است که اولا اینها موضوعات اصلی و اساسی است و ثانیا شهردار و شهرداری صلاحیت تعیین آن را ندارد.

آیا بهتر نبود که استاندار قبل از طرح شتابزده این پیشنهاد در شورای شهر، جوانب این موضوع کاملا تخصصی و پیچیده را با گروه های متعدد صاحبنظران در حوزه‌های فرش دستباف، موزه و موزه داری، معماری و شهرسازی، از یکسو و پژوهشگاه‌های فرهنگی و هنری صاحبنظر و دستگاه‌های متولی نظیر میراث فرهنگی از سوی دیگر، در میان گذارد و قبل از رونمایی شفاهی-شعاری از کاری چنین سنگین، چندبعدی، هزینه‌بر (چه در طراحی سازه و اجرای اصولی چه در کالبد چه در آرایش تخصصی داخلی، مطالعه انواع و شرایط فرش‌های مورد نظر، تامین مالی گردآوری آثار، آماده سازی فضای مناسب برای ارایه و نگهداری آثار موزه‌ای زوال‌پذیر و حساسی نظیر دستبافته‌ها، نحوه ارایه و عرضه، روش‌های استاندارد ایجاد مخاذن نگهداری، هزینه جاری قابل ملاحظه پس از راه‌اندازی و....)، ابعاد کلی چنین اقدامی را بررسی و پس از اطمینان از امکان واقعی انجام آن نسبت به طرح موضوع و رسانه‌ای کردن آن اقدام نماید؟

این ساده‌انگاری و برخورد مکانیکی با موضوعات به گفته خود استاندار، فرهنگی، نه تنها با فرهنگ و مقوله‌های فرهنگی، بلکه با اصول اولیه مدیریت نیز نسبتی ندارد.
بهتر نیست به جای کارخانه موزه سازی‌های بی فرجام، اعتبارات نداشته را صرف رفع نیازهای ضروری موزه‌های موجودی کنید که فرش‌های آن بدلیل عدم اعتبارات مالی مناسب باخطر نابودی جدی مواجه هستند؟!

عین همین تصمیم در حالی در چند منطقه ایران در حال اتفاق است که هنوز بعد از سالها حرف و حرف و بارها بازدید مقامات ریز و درشت مملکتی، تکلیف موزه بزرگ فرش تبریز مشخص نیست و تازه صحبت از ورود دیوان محاسبات به این پروژه رها شده است؛ هنوز از احداث بزرگ‌ترین موزه فرش کشور و مین موزه فرش جهان! که به گفته محمدرضا کارگر، مدیر کل موزه های میراث فرهنگی، بهمن ماه  سال 1394 کلنگ آن به زمین خورد، با اینکه 120 تخته از فرشهای آن که قدمتی بین 70 تا 400 سال داشتند نیز به همت حاج ابراهیم حسینجانی تامین شده بود به‌رغم تعهدات شورا و شهرداری اراک، هیچ خبری نیست و جز تابلویی که بر حاشیه زمینی با معارض دولت نصب شده دارایی دیگری ندارد!
موزه فرش قم، موزه فرش کاشان و ... هم همین سرنوشت را داشته‌اند. چرا؟ دلیل کاملا روشنی دارد: مدیرانی که بیشتر از کار به فکر مصاحبه و وعده و وعیدهایی برای حواله کردن مشکلات امروز به فردایی هرچه دیرتر بهتر! هستند و خزانه‌ای که از جیب ملت، مدام زیان سوء تدبیر و سوء‌مدیریت و تصمیم‌گیری‌های شتابزده و شعارهای پوچ را می‌دهد.

اکیدا به تمامی مدیران محترم توصیه میکنیم قبل از هرگونه مصاحبه و وعده و وعید در جهت ساخت موزه فرش، سری به محل موزه فرش ایران در تهران بزنید و از نزدیک به درد دل دستاندرکاران موزه خصوصا کارشناسان متخصص و امین اموال آنجا گوش دهید تا متوجه شوید که موزه فقط گل و خاک و سیمان و ساختمان نیست. موزه‌داری هزار نکته باریکتر ز مو دارد که شنیدن آن از زبان این کارشناسان یقینا خالی از لطف و فایده نیست.

بزودی در این باره بیشتر خواهیم گفت و نظرات اهل فن را برایتان بازگو خواهیم کرد. شما خوانندگان محترم نیز نظرات خود را از طریق ارسال پیام در همین صفحه با ما دیگران در میان بگذارید.

 

اگر این مطلب را می‌پسندید از طریق لینک‌های زیر در شبکه‌های اجتماعی به سایر علاقه مندان همرسانی کنید!

دیدگاه ها

  • هنوز دیدگاهی ثبت نشده است!

نظرات شما:

  • نظرات حاوی هرگونه توهین و یا نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات به غیر از زبان فارسی و یا غیر‌مرتبط با مطلب، منتشر نمی‌شود.