پس خاصیت اینهمه کمیسیون و کمیته و.. چیست؟!
سایت اطلاع رسانی فرش ایران - کارپتور
مرکز ملی فرش در همسویی با درخواستهای مکرر اتحادیههای تخصصی فعال در حوزه فرش، و بر پایه شرایط حساس کشور، تصمیم به تعویق نمایشگاه گرفته است.
مرکز ملی فرش ایران با صدور نامهای رسمی خطاب به مجری برگزاری سی و دومین نمایشگاه فرش دستباف ایران، اعلام کرد که زمان برگزاری این رویداد مهم ملی به تعویق افتاده است.
در این نامه که به امضای کمانی، رئیس مرکز ملی فرش ایران، رسیده است، با تأکید بر اهمیت راهبردی نمایشگاه فرش – هم از منظر تأثیرگذاری بر بازار داخلی و هم از منظر ارتقای ظرفیتهای صادراتی – دلیل اتخاذ این تصمیم، توجه به ملاحظات اساسی و دغدغههای کلان صنعت فرش اعلام شده است.
با توجه به شرایط خاص و بحرانی ایجاد شده پس از درگیری نظامی ۱۲ روزه (۲۳ خرداد – ۳ تیر ۱۴۰۴) میان ایران و رژیم اسرائیل، برقراری آتش بس موقت و شکننده پس از آن و نیز تهدیدات مکرر و مداوم آن رژیم به ازسرگیری حملات هوایی، نه تنها تعویق رویدادهایی در سطح ملی همچون نمایشگاه فرش دستباف ایران محتمل و منطقی به نظر میرسید، بلکه اساساً برگزاری آن در این شرایط میتوانست اقدامی مخاطرهآمیز و غیراقتصادی تلقی شود.
به رغم این شرایط، در عمل اعتنایی به مخاطراتی که می توانست (و توانست!) موجب لغو برگزاری گردد از سوی تصمیم سازان و تصمیم گیرندگان خصوصا اتحادیه های صنفی به عنوان ذینفعان اصلی نشد. عمده دغدغه مطرح شده در فاصله بیش از دو ماه از زمان آغاز جنگ تا تصمیم به تعلیق نمایشگاه، مطالبه کاهش هزینه غرفه و تبلیغ نمایشگاه بود. بر اساس روال جاری اینگونه تصمیمات در ستاد برگزاری نمایشگاه اتخاذ می گردد. ستادی که نمایندگان اتحادیه ها در آن عضو و صاحب رای هستند. پرسش اساسی اینجاست که چرا اتحادیهها و نهادهای تخصصی – که خود از ارکان اصلی جلسات متعدد برنامهریزی و تصمیمگیری درباره نمایشگاه (از جمله "شورای عالی راهبری فرش"، "کمیته اقدام مشترک فرش دستباف"، خصوصا "ستاد هماهنگی نمایشگاه سی و دوم فرش دستباف ایران" و...) بودهاند – از ابتدا و پیش از صرف و هدم فرصت ها و منابع مالی و انسانی گسترده، مخالفت یا هشدار خود را درخصوص زمانبندی این رویداد ابراز نکرده و این امر را به 28 روز مانده به برگزاری موکول نمودند؟ عدم اتخاذ موضع شفاف از سوی این نهادها در مراحل ابتدایی تصمیمگیری، و بتبع آن، هدر رفت هزینههای مادی، معنوی و روانی، هم برگزارکنندگان و هم فعالان این صنعت را متضرر کرده است.
در شرایطی که فعالان فرش دستباف بیش از هر زمان دیگری نیازمند ثبات در سیاستگذاری، اعتماد به تصمیمات اجرایی و پرهیز از چندبارهکاریها هستند، تصمیماتی از این دست – اگرچه در ظاهر منطقی و بر مبنای امنیت ملی است – باید در چارچوبی با انسجام بیشتر، اطلاعرسانی زودهنگامتر و با لحاظ کردن تبعات آن بر بدنه اصلی تولید و تجارت اتخاذ گردد.
کارپتور به عنوان رسانه تخصصی فرش ایران، بر ضرورت آسیبشناسی تصمیمات مربوط به برگزاری و نهایتا تعویق نمایشگاه تأکید نموده و امید دارد که در مراحل بعدی، شفافیت، مسئولیتپذیری، و همافزایی واقعی میان نهادهای صنفی، دولتی و خصوصی در اولویت قرار گیرد.
یادآور می شود طی سالهای اخیر علاوه بر نشست های متعارف کاری مدیران و کارشناسان مرکز در داخل این مجموعه که به تناسب از دستاندرکاران این حوزه (البته عمدتا افراد معین و محدودی) برای حضور نیز دعوت می شود، گرایش توام با وسواسی نسبت به ایجاد گروه های مشاور با عناوین مختلف و پر طمطراق پیدا شده است به گونه ای که روند کند قبلی امور در داخل این مرکز بدلیل پیچ و خم های بروکراتیک نوظهور هر روز کندتر و نتایج حاصله بی اعتبارتر گردیده است. ایجاد "شورای عالی راهبری فرش"، "کمیته اقدام مشترک فرش دستباف"، ستادهای موضوعی از جمله "ستاد هماهنگی نمایشگاه سی و دوم فرش دستباف ایران" تعدادی از این دست اندازهای اداری و تشریفات زاید است.
اخیرا و در مطلبی با عنوان "خیالی بافی؛ آدرس اشتباه به یک بحران ملی" به بخشی از لطمات ناشی از تکثیر بی رویه، بدون منطق و غیرضروریِ مجامع ناموجه و غیرپاسخگوی تصمیم ساز اشاره گردیده است.
از کاربران و دستاندرکاران فرش کشور دعوت می شود تا با نقش آفرینی از طریق مشارکت در این بحث
به سامان یابی و اصلاح روند امور هنر-صنعت فرش دستباف کشور یاری دهند.پرسش اصلی از کاربران و دستاندرکاران عزیز این است که نقش و اثربخشی این شوراها، کمیسیون ها، کمیته ها، ستادها و نشست ها را چگونه ارزیابی می کنید و پیشنهادات راهگشای شما چیست؟
منتظر دریافت و انتشار پیامهای شما هستیم
دیدگاه ها