احیای بازار جهانی فرش ایرانی با تکنولوژی و نوآوری!!
سایت اطلاع رسانی فرش ایران - کارپتور
نقد کارپتور:
بازگرداندن فرش ایرانی به جایگاه شایسته
بازگرداندن فرش دستباف ایرانی به جایگاه اصیل و شایسته خود، دغدغهای است که طی سه دهه اخیر همواره در کانون توجه فعالان، کارشناسان و رسانهها قرار داشته است. تقریباً همه دیدگاههای مطرحشده در این زمینه بر یک اصل مشترک تأکید دارند: وجود کاستیها و ضرورت رفع آنها بهعنوان شرط اصلی توسعه صادرات و بازپسگیری سهم ازدسترفته ایران در بازارهای جهانی.
بااینحال، بخش مهمی از این اظهارنظرها به دلیل نگاه سطحی و غیرواقعبینانه، یا به آدرسهای اشتباه منتهی شدهاند یا در نهایت راهکارهایی غیر مؤثر ارائه کردهاند. در بسیاری از این تحلیلها، گرچه به عواملی مانند تحریمهای بینالمللی یا سوء مدیریت نیز اشاره شده، اما عمق و جایگاه واقعی این عوامل در ساختار بحران کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
دو ریشه اصلی بحران
اگر بخواهیم صریح و مستند به دلایل کاهش صادرات فرش دستباف ایرانی بپردازیم، دو عامل بنیادین بیش از هر چیز نقش تعیینکننده داشتهاند: تحریم های اقتصادی و بی اعتنایی به مدیریت علمی!
تحریمهای اقتصادی
تحریمها نه تنها امکان هرگونه تحرک جدی و ثمربخش را از فعالان این حوزه گرفتهاند، بلکه بر کل نظام اقتصادی کشور سایهای سنگین انداختهاند. در چنین شرایطی حتی اقدامات جزئی و سادهای که در شرایط عادی میتوانست نتایج مثبتی به بار آورد، با موانع جدی و پیچیده مواجه میشود.بیاعتنایی به مدیریت علمی
دومین و شاید ریشهایترین عامل، غفلت از مدیریت حرفهای و امروزین است. در اغلب موارد مدیران نه بر اساس تخصص، دانش و تجربه مدیریتی، بلکه با تکیه بر ملاحظات حاشیهای یا روابط شخصی انتخاب شدهاند. این ساختار معیوب سبب شده است که:
برنامهای جامع، آیندهنگر و مبتنی بر واقعیتهای اقتصادی وجود نداشته باشد؛
هماهنگی و همافزایی میان دستگاههای مرتبط شکل نگیرد؛
نهاد نظارتی مستقل و قاطع برای اصلاح مسیرها حضور نداشته باشد.
در نتیجه، بسیاری از تصمیمات به جای آنکه بر مبنای تحلیل کارشناسی باشد، تحت تأثیر سلیقه فردی یا فشار محافل غیرحرفهای اتخاذ شده و مدیریت در عمل به ظاهرسازی و نمایش تقلیل یافته است.
پیامدها و نقد راهکارهای سطحی
حاصل این نوع مدیریت و فشار تحریمها در طی سالیان، زیانهای آشکار و غیرقابل انکار برای صنعت فرش بوده است. ازاینرو، پرداختن سطحی به موضوعاتی چون «بستهبندی» یا استفاده کلی و مبهم از واژگانی مانند «نوآوری»، «مدرن»، «مینیمال» یا «نوگرایی هوشمندانه»، نشاندهنده فاصله جدی بسیاری از تحلیلگران با واقعیتهای اقتصادی، شرایط بازارهای مقصد و حتی شناخت دقیق از فرش دستباف ایرانی است.
تا زمانی که این دو عامل اصلی ـ یعنی تحریمها و مدیریت غیرعلمی ـ بر جای خود باقی باشند، هر برنامهای هرچند با نیت خیر و شعارهای جذاب آغاز شود، به همان سرنوشت طرحها و برنامههای دهههای گذشته دچار خواهد شد: ناکامی و تکرار چرخه «باری به هر جهت».بازگرداندن فرش ایرانی به جایگاه شایستهاش نیازمند شجاعت در پذیرش علل ریشهای بحران است. بدون رفع یا حداقل مدیریت هوشمندانه تحریمها و بدون اصلاح ساختار مدیریت بر اساس معیارهای علمی و آیندهنگر، هیچ راهکار اجرایی ـ حتی اگر در ظاهر نوآورانه و جذاب باشد ـ قادر نخواهد بود سهم ازدسترفته فرش ایران در بازار جهانی را احیا کند.
علیرضا قادری
با همنمونه ای از نقدهای باری به هرجهت را که دذ گزارش خبرگزاری اقتصاد ایران منتشر گردیده بخوانیم:
فرش دستباف ایرانی همواره نمادی از اصالت، هنر و تمدن ملی بوده و جایگاهی بیبدیل در عرصه صادرات غیرنفتی داشته است. اما در سالهای اخیر، سهم ایران از بازارهای جهانی فرش کاهش یافته و رقبا گامهای بلندی جهت تصرف بازار برداشتهاند. این شرایط، لزوم بازنگری در سیاستها و رویکردهای صادراتی را نشان میدهد. پرسش اساسی این است: چه راهکارهایی میتواند فرش ایرانی را به جایگاه شایستهاش در جهان بازگرداند؟
یکی از مهمترین الزامات موفقیت در بازارهای بینالمللی، توجه به ذائقه و گرایش مشتریان جدید است. برندهای رقیب، با شناخت دقیق سلیقهها، طرحهایی مدرن، مینیمال و متنوع عرضه میکنند. ورود نوآوری در طرح و رنگ، در عین حفظ اصالت، میتواند بازارهای جدیدی را جذب کند.
افزایش سختگیریهای استاندارد و گواهینامههای بینالمللی در بازارهای هدف، فرش ایرانی را ملزم میسازد تا فرآیندهای تولید و بستهبندی خود را به روز کند. ارائه گواهی اصالت و حتی خدمات پس از فروش، برای مشتریان عمده و جزئی جذابیت ایجاد میکند.
فرش دستباف ایران باید به عنوان یک کالای لوکس، هنری و خاص معرفی شود. برندسازی حرفهای، روایتپردازی پیرامون فرهنگ، تاریخچه و ویژگیهای منحصر به فرد هر منطقه، تبلیغات هدفمند و حضور دائم در نمایشگاههای معتبر دنیا، کلید اصلی دیده شدن دوباره است.
تحولات بازار جهانی نشان میدهد سهم فروش آنلاین از تجارت جهانی رو به افزایش است. راهاندازی فروشگاهها و پلتفرمهای صادرات دیجیتال، همکاری با مارکتپلیسهای بینالمللی (مانند آمازون و eBay) و حضور فعال در شبکههای اجتماعی، میتواند مخاطبان جوانتر و بازارهای غیرسنتی را هدف بگیرد.
رفع موانع صادراتی، تسهیل تأمین مالی، ارائه بیمههای مخصوص صادرات فرش و همکاری با شرکتهای لجستیکی حرفهای، قدرت رقابت صادرکنندگان ایرانی را افزایش میدهد. همچنین مذاکرات دیپلماتیک برای رفع تحریمها و آسانسازی نقل و انتقال پول مؤثر است.
ارتقای دانش فنی، نوآوری در الگوهای کسبوکار و انتقال تجربیات موفق جهانی به فعالان داخلی، موجب پایداری کیفیت و مدلسازی موفقیت در عرصه صادرات میشود.
حیات دوباره فرش دستباف ایرانی در بازار جهانی، جز از مسیر نوگرایی هوشمندانه، بازآفرینی نقش برندسازی، استفاده از فناوریهای نوین و حمایتهای هدفمند امکانپذیر نیست. فرش ایرانی، با هر گره خود، سفیر فرهنگ و هنر ایران است؛ اگر بتواند با نیاز و زیباییشناسی جهان امروز پیوند بخورد، دوباره میتواند صدرنشین بازارهای جهان شود.
دیدگاه ها