آیا توافق تهران – ریاض به تنهایی موجب آینده درخشان صادرات فرش ایران است؟
سایت اطلاع رسانی فرش ایران - کارپتور
رئیس اتحادیه فروشندگان فرش دستبافت تبریز 30 فروردین ماه 1401 در گفتوگو با خبرنگار ایرانپرس گفت: با توجه به توافق ایران با کشورهای عربی بهویژه عربستان، آینده فرش دستبافت ایرانی بهویژه فرش تبریز درخشان است.عظیم زاده اضافه کرد: بهسبب کم شدن تولید و بالا رفتن همزمان تقاضای جهانی، وضعیت فرش ایران بهتر میشود و باید متناسب با تقاضای بازارهای جهانی، فرش تولید شود.
گرچه عظیم زاده در این مصاحبه برخلاف ادعای رئیس مرکز ملی فرش ایران مبنی بر رشد تولید فرش کشور، بدرستی به کاهش میزان تولید فرش اشاره کرده است ولی درعین حال ادعاهای دیگر او از جمله بالا رفتن تقاضای جهانی فرش دستباف، با توجه به شواهد و مستندات بازارهای جهانی، کاملا نادرست و گمراه کننده است. این گونه تحلیل های کم عمق و خوشباورانه، خصوصا وقتی از طرف مدیران دست اندرکار تولید و تجارت فرش کشور صورت می گیرد، موجب نگرانی مضاعف نسبت به آینده اقتصاد این بخش است. اینگونه ساده انگاری بی تردید مانع از بررسی صحیح شرایط بازار و حضور هوشمندانه فرش ایران برای بازیابی فرصت های از دست رفته در بازارهای جهانی و به تبع آن بازار عربستان خواهد بود.
لازم به ذکر است که این سطور، به هیچ عنوان، واکنش به اظهارات عظیم زاده و امثال او نیست، بلکه مهم تر از آن، نقد و بررسی عارضه خطرناکی است که ریشه در الگوی رفتار مدیریتی و عملکرد متولیان اقتصاد کشور ، خصوصا وزارت صمت به عنوان متولی تولید و تجارت فرش کشور دارد. تحلیل های سطحی، ساده انگارانه و جزمی و دور از واقعیت مسایل در سطوح بالای تصمیم گیری همواره موجب تقلیل چالش های اساسی حوزه تولید، عرضه و صادرات فرش کشور به موضوعاتی به همان اندازه ساده اندیشانه و سطحی گردیده و منابع مادی و انسانی این بخش را اتلاف کرده و یا به انحراف برده است.
کیست که نداند توافقات میان ایران و عربستان و بازگشت احتمالی مناسبات به روال عادی، بیش از هر چیز متوجه مناسبات و تعاملات سیاسی است تا مناسبات اقتصادی.
اینکه طی هفت سال گذشته فرش ایرانی به عربستان صادر نشده نه تنها به معنی معطل بودن بازار آن کشور و انباشته شدن تقاضا نسبت به فرش ایرانی نیست، بلکه نشان می دهد که در خلاء حضور فرش ایرانی در بازار عربستان، سایر کشورهای تولیدکننده فرش از جمله ترکیه، هندوستان، افغانستان و... فرصت کافی برای ورود بلامنازع به این بازارها را داشته و فضای فعالیت برای تولیدات ایرانی را تنگ، دشوار و پرهزینه کرده اند.
نباید فراموش کرد که مشکل اصلی صادرات فرش ایران، محدودیت های مناسبات مالی ناشی از تحریم است و صرف توافق سیاسی میان ایران و عربستان نه این تحریم ها را رفع می کند و نه روندهای مبادلات مالی و تجارتِ تحت تحریم را دگرگون خواهد کرد. مگر جز این است که حجم مبادلات تجاری ایران با کشورهای همسایه و دوست در سال ۱۴۰۱ به اذعان رئیس کل گمرک ایران، ۵۸ میلیارد دلار بوده که از این میزان ۳۰ میلیارد دلار آن به صادرات و ۲۸ میلیارد دلار آن به واردات اختصاص یافته است؟!
ادعاهای رئیس مرکز ملی فرش درباره برگزاری نمایشگاه فرش برای روسای جمهور سایر کشورها از جمله قطر، به منظور توسعه بازار، بجز توهم و خیالپردازی و ترک فعل، چه نتیجه و دستاورد واقعی داشته است؟
مگر نه اینکه کمتر از دو ماه قبل و در میانه اسفند ماه 1401، حسین سلاح ورزی نایبرئیس اتاق ایران، در همایش بزرگ تجاری و سرمایهگذاری ایران و قطر، مشکلات جدی در حوزه مبادلات مستقیم پولی و مشکلات مجوز اقامت برای تجار ایرانی را از موانع عمده تجارت دو کشور تلقی کرده و ازفاصله زیاد میان روابط اقتصادی موجود با وضعیت مطلوب گلایه می کند. پس دیپلماسی فرشی(!) مورد ادعای مرکز ملی فرش ایران، بجز حرف درمانی و وعده و وعید، چه کارکرد و نتیجه ای در بر داشته است؟
مادام که دستگاه های نظارتی تباه کردن فرصت ها و حیف کردن موقعیت و منابع را جزئی از وظایف خود قلمداد نکنند و بر انتصاب و انتخاب بدون شایستگی افراد برای پست های مدیریتی احاطه و اشراف نداشته باشند، هیچ فرصت و موقعیتی مطلوب نخواهد بود. بقول معروف برای کشتی بی هدف هیچ بادی موافق نمی وزد!
در این میان نقش کمرنگ و منفعل تشکل های این بخش در بروز و استمرار چالش ها را نیز نباید نادیده گرفت. این نقش را در فرصت دیگری مورد بررسی قرار خواهیم داد.
دیدگاه ها