تحریمها روی فرش دستباف اثر منفی واقعی ندارد !!
سایت اطلاع رسانی فرش ایران - کارپتور
توضیحی کوتاه خبرگزاری رکنا در گزارش روز شنبه یازدهم شهریور ماه 1402 خود، مصاحبه ای را با عباس جناتی کاشانی منتشر کرده است. جناتی گرچه در مصاحبه خود بدرستی به برخی از مشکلات فرا روی تولید و تجارت فرش دستباف ایران اشاره می کند لکن در لابلای این مطالب آمار و ارقامی ارایه می کند که برخی از آنها نادرست و برخی دیگر نیازمند درستی سنجی است. اینکه دستاندرکاران فرش ناخواسته از روش های غلطی نظیر استفاده ابزاری، دو پهلو و گمراه کننده از آمار بی پشتوانه و غالبا نادرستی که متاسفانه بنیان آن از سوی متولی فرش کشور گذارده شده، پیروی کنند، نه تنها ارزش منطقی مطالب و حقوق قابل مطالبه آنان را، بدلیل استدلال ضعیف، کاهش می دهد، بلکه انتشار اینگونه آمار و اطلاعات غلط، عملا بر نتیجه و اثر سرمایه گذاری هم صنفان، ایده ها و برنامه های توسعه کمی و کیفی و در نهایت جایگاه و وضعیت اقتصادی و فرهنگی این محصول اثرات گمراه کننده، خسارت بار و گاه جبران ناپذیری خواهد داشت. اشاره به اشتغال 10 میلیونی (یکهشتم جمعیت کشور) و یا امرار معاش این تعداد از فرش دستباف! درخواست ها و مطالبات منطقی، قانونی و بدیهی ای در بخش فرش کشور وجود دارد که مطالبه آن بدلیل شفافیت و حقانیت کامل، نیازی به استفاده از روش های مذمومی چون متورم کردن آمار و اعداد و ارقام ندارد. |
مصاحبه جناتی کاشانی با خبرگزاری رکنا را بخوانید:
عضو هیات مدیره صادرکنندگان فرش دستباف ایران گفت: کل صادرات فرش دستباف ایران امسال به 50 میلیون دلار رسیده که بسیار ناچیز است و حتی در حد صادرات یک شرکت لبنیاتی معروف نیست که فقط به کشور عراق در دو سال گذشته بیش از 500 میلیون دلار صادر کرده است!
اُفت شدید سهم ایران از بازارجهانی فرش دستباف، بهگونهای که نسبت به 30 سال گذشته میزان صادرات ایران در این بخش از " 1 میلیارد و 700 میلیون" به عدد باورنکردنی و بسیار اندک "50 میلیون دلار" رسیده است، باید زنگ خطری باشد برای دلسوزان و دستاندرکاران ایرانی. باتوجه به پتانسیل و توانمندی بینظیر کشور در تولید فرش دستباف (که ایران مهد و گاهوارهی این هنر-صنعت است)، نهتنها باید بتوانیم به سهم پیشین خود از این بازار بزرگ جهانی برسیم و به روزهای درخشان گذشته بازگردیم؛ بلکه باتوجه به رشد جمعیت جهان و افزایش تقاضا در این زمینه باید بتوانیم به سهمی بیش از بازار سابق خود در دهه هفتاد خورشیدی دست یابیم.
دادهها و مستندات مختلف نشان میدهد بازاری که یکهشتم جمعیت ایران در آن مشغولند برای دولتمردان فعلی از اهمیت و ارزش چندانی برخوردار نیست چون نه تنها کمک واقعی به رشد و بالندگی آن نمی کند بلکه مکرراٌ سنگ در راه حرکتش میاندازند.
بههمین دلیل در نمایشگاه بینالمللی فرش دستباف ایران که این هفته در تهران برگزار شد مصاحبهای با عباس جناتی کاشانی، عضو هیات مدیره اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرش دستباف ایران، انجام دادیم درباره مشکلات عدیدهای که بی توجهی از دولت تا مجلس، در سه دههی گذشته بر بازار صادرات فرش ایران ایجاد کرده است گویی در این وانفسای "تحریمهای خارجی"، خودِ نهادهای داخلی هم دست به "خود-تحریمی" ویرانگر علیه بازار فرش ایران زدهاند، با انباشت قوانین و مقررات غیرمنطقی و خلاف منافع این صنف و منافع عمومی کشور یعنی هنر-صنعتی را که چرخ اشتغال 10 میلیون ایرانی را میچرخانده، مدام با موانع جدید در ادامه مسیر روبهرو کردهاند، چنانکه امروز میزان صادرات ایران در این بخش که بازار جهانیاش انحصارا در دست ما بوده، نسبت به سال 1374 به عدد تکاندهندهی "یک-سیوچهارم" میزان صادرات قبلی ایران، کاهش یافته است!
آنهم هنری فاخر و ارزنده که پیشینهی آن در ایران به 6 هزارسال میرسد و انحصار تولید و تجارت آن قرنها در دست ایرانیان بوده است، اما امروز به وضعیتی دچار شده که رقبایش با تولیداتی بسیار نازل و کم ارزشتر از فرش ایرانی، سهم بازار بزرگ جهانی ما را قبضه کردهاند. مشتری خارجی هم که امروز عَرضه و حضور ایرانیان را کمتر میبیند، تقاضایش به سمت فرش ارزان هندی، پاکستانی، ترکیهای رفته است همچنین عدم حضور هیچ مقام بلندپایهای در روز افتتاح این نمایشگاه و نیز قطعی طولانی و 5 ساعتهی برق نمایشگاه در همان روز مهم، مایهی تاسف بسیار است.
همان قوانینی را که برای کارخانجات صنعتی وضع کردند، برای فرش هم وضع میکنند!
جناتی در این باره در گفتگو با ما گفت: مشکل ما مشکل جدید و مربوط به امروز و دیروز نیست، بلکه بزرگترین مشکل در زمینهی صادرات فرش دستباف ایران این است که، معمولا دولتمردان و قانونگذاران این هنر-صنعت را درک نکردهاند و نمیدانند ما با چه مسائل و مشکلاتی روبهرو هستیم و نحوهی عملکرد ما را چه در صادرات، فروش، و خدمات پس از فروش متوجه نیستند. بههمین دلیل دولتمردان همان قوانینی را که برای کارخانجات صنعتی وضع کردهاند، برای ما هم وضع میکند در صورتیکه چنین چیزی نباید باشد. مشکلات و سلسله عوامل اثرگذار منفی از سمت دولت بسیارند.
95% فرش دستباف ایران در خانهها تولید میشود
وی افزود: برای مثال، تولید فرش دستباف ایران هیچگاه صنعتی نیست و در محیط صنعتی تولید نمیکنیم. بیش از 95% فرش دستباف ایران در خانهها تولید میشود و بافندهها عموما خانمها و دخترخانم هایی هستند که در منزل به عنوان کاری در کنار کارهای دیگرشان فرش میبافند و درامدی برای خانواده کسب میکنند. حالا دولت میخواهد این بافندگان را به چشم کارگری که تعریف حقوقبگیری دارد یعنی از صبح تا 4 عصر در ساعات مشخص و منظمی سرکار حاضر میشود، ببیند و آن قوانین را برای اینجا هم جاری کند.
بانک مرکزی میگوید، شما در ازای کالایی که از ایران صادر میکنید، باید تعهد ارزی بدهید
نمونهای دیگر از مشکلات دولتساز این است که، بانک مرکزی میگوید، شما در ازای کالایی که از ایران صادر میکنید، باید تعهد ارزی به بانک بدهید تا معادل ارزیابی کمرگی انجام شده روی کالاها باید طی چهار یا شش ماه آن ارز را به سیستم بانکی کشور با نرخ نیمایی برگردانید.
عضو هیات مدیره اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرش دستباف ایران بیان کرد: البته این نرخ نیمایی هم 10 الی 20 درصد از نرخ بازار پایین تر است، ولی بحث ما سر این است که فرش دستباف ایران آنقدر تنوع بالایی دارد که بهعنوان کالای روتین تولید کارخانهای نمیتواند شناخته شود (مانند فرش ماشینی که تعریف مشخص دارد، از تعداد-شانه، تا تراکم، رنگ و نقش، بنابراین میشود مثلا دوهزار متر از یک نمونه فرش ماشینی را سفارش داد و عینا تحویل گرفت)، و دو قطعه فرش دستباف که در یک محل با یک نقشه بافته شدهاند عین هم نیستند بنابراین ما نمیتوانیم مثل تولیدکارخانهای تعریف یکسانی از فرشهایمان بدهیم، اگرچه تا حدی ممکن است (مثلا از روی نقشه فرش) اما بهطور کلی و کامل، نه.
جناتی بیان کرد: از سوی دیگر وقتی تعدادی فرش دستباف صادر میکنیم به این معنا نیست که آنرا درهمان زمان در خارج کشور قطعا فروختیم و تحویل مشتری دادیم و پول آن را نقدی دریافت کردیم یا نهایتا در چهارماه این پول را دریافت میکنیم، اصلا چنین چیزی نیست. برعکس، از هر بار فرشی که صادر میکنیم حدود 20 درصد آنرا فروختیم یا طی شش ماه بعد میفروشیم، بقیه فرشها در خارج کشور دپو میشوند و در بازهی زمانی متوسط 2 سال به فروش میرسند، گاهی هم 3 سال یا بیشتر اما این قانون بازگرداندن ارز بلافاصله پس از صادرات به سیستم بانکی کشور، مشکلات بسیاری برای صادرکنندگان فرش ایران ایجاد کرده است، که برای حل آن بارها مذاکرات همراه با مستندات با دولتمردان داشتهایم، اما مساله هنوز حل نشده و این قانون مشکلزا از دهه هفتاد و حتی دهه شست و پس از انقلاب که گمرک و بانک مرکزی، پیمان ارزی بستند روی چرخدندههای صادرات ما اثر بسیار منفی گذاشته است و باعث کاهش تعداد صادرکنندگان در این حوزه شده چون بانک مرکزی میگوید؛ من کاری ندارم که کالای صادرشده را فروختهاید یا نه، باید بروید از بازار آزاد دلار را 50 هزار تومان بخرید و به ارز نیمایی که حدودا 40 هزار تومان است به من بفروشید تا از دید من مانعی برای فعالیتتان وجود نداشته باشد.
کل صادرات فرش دستباف ایران امسال به 50 میلیون دلار رسیده که بسیار ناچیز است
وی تاکید کرد: این خلاف منطق صادرات است چون قانون صادرات میگوید، ارز حاصل از صادرات، در حالیکه درخواست بانک مرکزی از ما در واقع ارز حاصل از بازار آزاد است وقتی ما هنوز ارزی از طریق صادرات دریافت نکردهایم. این مساله اکنون بزرگترین مشکل ما است. ما به دولت میگوییم که ما نمیخواهیم جلوی کار شما را بگیریم و روند قانونی شما را نقض کنیم بلکه توجه کنید که کل صادرات فرش دستباف ایران امسال رسیده به 50 میلیون دلار که بسیار ناچیز است و حتی در حد صادرات یک شرکت لبنیاتی معروف نیست که فقط به کشور عراق در دو سال گذشته بیش از 500 میلیون دلار صادر کرده است!
وضعیت صادرکنندگان فرش دستباف ایران مایه شرمندگی است
عضو هیات مدیره اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرش دستباف ایران اضافه کرد: این وضعیت برای صنف ما که میگوییم 10 میلیون نفر از فرش دستباف ارتزاق میکنند مایهی شرمندگی است. ما به دولت میگوییم توان بازگرداندن ارز صادراتی از سمت ما آنچنان نیست که شما همان قانون جاری در صنوف دیگر را برای ما وضع کنید و اینقدر فشار وارد کنید، اما اگر ما را آزاد بگذارید در فرآیند صادرات، ما قرار نیست که ارز از مملکت خارج کنیم بلکه قرار است دوباره این ارز را برگردانیم به ایران تا پشم و پنبه و رنگ و ابریشم بخریم و پول بافنده بدهیم تا فرش جدیدی تولید کنیم و بتوانیم دوباره بفروشیم.
به دولت میگوییم شما هیچ هزینهای برای اشتغالزایی نکن، فقط مسیر را برای ما تسهیل کن
جناتی افزود: درحالیکه امروز دولت اینقدر هزینه میکند برای جلوگیری از مهاجرت روستاها به شهرها، اما از اینسو چه کاری بهتر از فرشبافی برای اشتغالزایی در روستاها و جلوگیری از مهاجرت به شهرها و مبارزه با بیکاری، وقتی دولت برای ایجاد هر شغل باید 500 میلیون تومان هزینه کند اما ما به دولت میگوییم شما هیچ هزینهای برای اشتغالزایی بخش فرش دستباف نکن، فقط مسیر را با قوانین درست برای ما تسهیل کن، وگرنه ما هیچ وام و کمک مالی از دولت نمیخواهیم چون میتوانیم چرخ این هنر-صنعت را خودمان بچرخانیم اگر دولت مانعتراشی نکند، برخلاف صنعت فرش ماشینی یا صنعت خودروسازی که دولت بهطور مداوم با اعطای وام و تسهیلات مالی بانک مرکزی آنها را حمایت میکند وگرنه نمیتوانند ادامه دهند، اما ما هیچ پولی از دولت نمیخواهیم درعوض میگوییم، دولت فقط جلوی کار ما را نگیرد چون تیپ کار ما با خودروساز و فرش ماشینی و دیگر صنایع کاملا فرق میکند.
بازگشت سرمایه در کار ما به آرامی است نه اینکه بلافاصله کالا را بفروشیم
وی ادامه داد: بازگشت سرمایه در کار ما به آرامی است نه اینکه بلافاصله کالا را بفروشیم و سریعا هم پول آنرا دریافت کنیم، اما دولت همه را به یک چوب میراند و میگوید ما کاری به پروسهی زمانبر فروش شما نداریم بلکه قانون را باید برای همه صنوف یکسان اجرا کنیم. حالا دولت ببیند که نتیجه اجرای این قانون نامتناسب، کاهش شدید صادرات ما شده است از 1700 میلیون به 50 میلیون، از سال 1374 تا امروز این روند کاهشی ادامه داشته!
عضو هیات مدیره اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرش دستباف ایران یادآور شد: این کاهش صادرات ما کاملا درامد ارزی دولت از این بخش را کاهش داده و ما بارها درهمه این سالها بهطور مرتب شرح این وضعیت را با مستندات به دولت ارائه کردهایم نهاینکه فقط یک اتحادیهی فرمایشی باشیم، بلکه دوستان ما در هیات مدیره اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرش دستباف ایران، مرتبا با وکلای مجلس، بانک مرکزی، همه کمیسیونها مرتبط مثل کمیسیون تلفیق بودجه و... در ارتباط هستند و مذاکره دارند و حتی گاهی توانستهاند خواستههای صنفی ما را به نقطه مثبتی برسانند اما همیشه وقتی قراراست این تلاشها به مرحله نهایی نتیجهبخش برسد یکدفعه با مانعی روبهرو میشود و عملی نمیگردد! مثلا، قرار بود فرش دستباف از مالیات بر ارزش افزوده معاف شود و این قانون در مجلس تصویب هم شد اما یکسال نگذشت که دولت این قانون را نقض کرد.
کارت تاجر 60 ساله را تمدید نمی کنند و او مجبور به قاچاق می شود!
جناتی بیان داشت: ما الان تاجر فرشی داریم که 60 سال است در این زمینه کار میکند و بیش از 50 سال است صادرات میکند و سالها ارز وارد کشور ما کرده است، اما چون مغازه او اجارهای است و سرقفلی دارد بههمین دلیل کارت او را الان تمدید نمیکنند و میگویند باید سند رسمی داشته باشید نه سرقفلی! حالا این تاجر وقتی نتواند سند رسمی بیاورد، برای فروش فرش به خارج یا مجبور است قاچاق کند که گیر میافتد، یا با کارتهای اجارهای کارکند که منطقی نیست و فردا نمیتواند طلبش را وصول کند از خارج، در نتیجه صادرات متوقف میشود. اینها موانعی هستند که گامبهگام فرایند صادرات فرش دستباف ایران را با نزول جدی و توقف روبهرو کردهاند چون فعالان اقتصادی را از این حوزهای که زیانده شده، خارج کردهاند!
وی افزود: ما این مساله را بین دولت و مجلس تفکیک نمیکنیم چون قانون باید به مجلس برود و تصویب شود و بعد دولت اجرا کند. در اینباره مرکز پژوهش های مجلس در این سالها چندین بار با ما نشست داشتهاند تا مشکلاتمان را مستقیما بشنوند و ما هم همه ابعاد مساله را بارها شفاف بیان کردهایم و گفتهایم که برای حل آن باید چه قوانینی تصویب شود اما آنچه لازم است هنوزانجام نشده است. این پیشنهادات ما به مجلس و دولت هم برای نفع خودمان نیست بلکه میگوییم آن بافندهای که در کویر یا لب مرز که ما شهرنشینها به هیچ وجه حاضر نیستیم زندگی کنیم، کار فرشبافی میکنند و از این راه ارتزاق میکنند اما قوانین بهجای آنکه زندگی این قشر زحمتکش را تسهیل کند، چیزی را تصویب میکند که به ضرر آنهاست و چرخه گردش سرمایه و سرمایهگذاری در فرش دستباف را مختل میکند تا آن کارگر ساکن روستاهای دور و نزدیک کشور نتواند مثل گذشته از هنر ارزندهی دست خود زندگیاش را بگذراند.
فرش دستباف تنها بخشی است که تحریم روی آن اثر منفی واقعی و غیرقابل حل ندارد
ببینید ما الان میگوییم که ایران تحریم است و اثر این تحریم روی بخشهای مختلف صادرات-واردات دیده میشود اما صنعت-هنر فرش دستباف تنها بخشی است که تحریمهای خارجی روی آن اثر منفی واقعی و غیرقابل حل ندارد یعنی با وجود موانع جدی تحریمی در همه سالهای پس از انقلاب، ما پیوسته به همه جهان فرش ایران را صادر کردهایم. همین امروز هم میتوانیم در یک آن، به هر کشوری در جهان و با هر سیاستی که آن کشور داشته باشد، فرش صادر کنیم.
میگویند انتقال ارز در این شرایط ممکن نیست، میگوییم، که ارز هم وارد کشور میکنیم
وی تاکید داشت : میگویند انتقال ارز در این شرایط ممکن نیست، اما ما میگوییم، که ارز هم وارد کشور میکنیم ولی در پروسهی زمانی خاص خودمان. ما همین الان از افغانستان تا چین، حتی امریکا و کانادا هم میتوانیم کار کنیم و مشکلی برای ارتباطگیری و صادرات به هیچ کشوری نداریم ولی شما بروید سراغ خودروسازان، فرش ماشینیها و بقیه صنایع داخلی، هیچکدام نمیتوانند چنین کاری کنند و صادراتشان فقط به کشورهای محدود و مشخصی امکانپذیر است. سیستم تجاری فرش دستباف ایران چون از قدیمالایام بوده است و قرنها ایرانیان به سراسر جهان فرش ایرانی فرستادهاند، امروز هم از راه فرش ایرانی در سراسر جهان نفوذ خاص خودمان را داریم. ریشههای ارتباطی تجارت فرش دستباف ایران از گذشته چنان قوی شده که در همه نقاط دنیا شناختهشده است و نیاز به بازاریابی و هزینه تبلیغات و... ندارد و تحریمهای سیاسی و مواضع حکومتهای خارجی هم روی این روند تاثیر منفی واقعی نمیگذارد اگرچه میتواند آنرا کُند کند اما متوقف نمیکند. گاهی کارهایی که دولتمردان ایران نمیتوانند انجام دهند ما میتوانیم و ارتباطاتی را برقرار میکنیم که دیگران نمیتوانند، این مزیت مربوط به امروز نیست بلکه از گذشتهها چنین بوده است. چقدر حیف است که این نفوذ و قدرت فرهنگی فرش ایرانی امروزاینطور تخریب شود!
هیچ کدام از رقبای ما نتوانستند فرش ایرانی را کپی کنند
عضو هیات مدیره اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرش دستباف ایران عنوان کرد: اول از همه "هند"، سپس "پاکستان"، و بعد هم "ترکیه"، "افغانستان" رقبای ما محسوب می شوند اما خوشبختانه هیچکدام از این رقبا نتوانستهاند فرش ایرانی را کپی کنند. دقیقا همین وضعیت را امروز در فرش ماشینی هم داریم، بااینکه همه ماشینآلات تولید فرش ماشینی ما از بلژیک و آلمان و... وارد میشود اما خود آن کشورها نمیتوانند مثل ایران فرش ماشینی تولید کنند و محصولات تولیدی فرش ماشینی ما را بعدا خریداری میکنند بااینکه همین ماشینآلات و پشم و ابریشم در اروپا هم موجوداست، اما دلیل نتوانستنشان این است که چنین رسم قلم و هنر و ظرافت و دقتی در طراحی و بافت و تولید فرش ایرانی حتی ماشینی هم مخصوص ایرنیان است نه هیچ کشور دیگری. برای همین هیچکدام از آن کشورها نمیتوانند کالای فرش ما را کپی کنند.
5 سال است که ترکیه در حال بردن استادکاران ماهر فرش ایرانی است
وی گفت: حدود 5 سال است که ترکیه در حال بردن استادکاران ماهر ایرانی است و ابعاد این قضیه سال به سال افزایش پیدا میکند، چنانکه اوایل خیلی کمتر بود اما دو سال اخیر خیلی افزایش داشته است. این قضیه زیرپوستی و بیسروصدا از طرف ترکیه انجام میشود، و ما هم وقتی متوجه میشدیم که با کمبود استادکاران ایرانی روبهرو بودیم و بعد در آن مرحله روشن میشد که این فرد متخصص فرش از ایران به ترکیه مهاجرت کرده است! در زمینهی مهاجرت استادان ایرانی چیزی دیگری که خیلی اهمیت دارد بحث خدمات پس از فروش برای فرش دستباف ایرانی است، مثلا کارخانههای صنعتی وقتی کالایی را میفروشند، بعد از دو سال نیاز به خدمات و لوازمیدکی و تعمیرات پیدا میکند که اتفاقا این مرحله برای کارخانجات، سودآوری بالایی دارد. اتفاقا در صنعت فرش دستباف هم خدمات پس از فروش یعنی رفو و تعمیر پس از چندسال مورد نیاز مشتری است و برای کشور ما هم ارزآوری قابلتوجه دارد.
ترکیه برای گرفتن بازار رفوی فرشهای دستباف کارکردهی ایرانی خیز برداشته است
الان تعداد زیادی فرش ایرانی در آمریکا و اروپا و... وجوددارد که پس از چندسال استفاده نیاز به رفوکاری پیداکردهاند و این کار هم فقط با آوردن فرش به ایران و توسط استاداکاران ایرانی ممکن است، اما بازهم یکی از قوانین غلط کمرگی در اینباره این است که برای عودت فرش به ایران حتی برای تعمیرات باید تا 80% ارزش گمرکی فرش بهعنوان مالیات و عوارض به کمرگ پرداخت شود، اما این در حالی است که گاهی ارزآوری این فرشها پس از رفو اصلا به آن 80% قیمت فرش نمیرسد و قیمت امروز آن فرش هم این مبلغی که گمرک مطالبه میکند نیست، اما مالک خارجی این فرش نمیخواهد آنرا پس از استهلاکش، دور بیاندازد بلکه برایش ارزشمند است و دوستش دارد و میخواهد پس از تعمیر بازهم استفاده کند، پس بهتر است به ایران برگردانده شود بدون اخذ چنین عوارض سنگینی و پس از تعمیرات با بازگرداندن به مشتری خارجی، بابت دستمزد تعمیرات مجددا ارز وارد کشور کند، اما کمرگ اصلا این استدلال را قبول نمیکند. تاجر ایرانی باید از جیب خودش مبلغ زیادی هزینه کند تا یک فرش رفو شود و به مشتری خارجی بازگردانده شود و در این میان ترکیه نهایت بهره برداری را به سود خودش میکند و برای گرفتن بازار رفوی فرشهای دستباف کارکردهی ایرانی خیز برداشته است با همین تمرکز روی جذب و مهاجرت دادن استادکاران ماهر و خبرهی ایرانی در زمینه ی رفو و تعمیرات فرش و با قیمت های دلاری آنها را به کار گرفته و کارگاه و امکانات داده و از آنسو هم بین مشتریان اروپایی-امریکایی تبلیغ کرده که رفوی فرشهای ایرانی خود را به ترکیه بسپارند و این وضعیت قوانین جاری در ایران کاملا به نفع بازار فرش ترکیه شده و ضرر بزرگ به هنر-صنعت 6هزارسالهای که انحصار آن مربوط به ایران بوده است.