نقد و نظر

رضی میری: تاکنون کتابی در قامت فرش به این صورت ندیده ام

از اینکه موزه فرش دارد کارهای تجارتی می کند ناراحتم.

سایت اطلاع رسانی فرش ایران - کارپتور

روز بیستم خرداد ماه مصادف بود با روز جهانی صنایع دستی و روز ملی فرش ایران. به همین مناسبت و به همت اداره کل موزه های وزارت میراث فرهنگی، مراسمی در تالار اجتماعات موزه فرش برگزار گردید تا یکی از مهمترین دستاوردهای فرش ایران در سال های اخیر، یعنی انتشار کتاب گنجینه ملی فرش ایران که حاوی تصاویر دقیق و زیبایی از گنجینه موزه فرش ایران به همراه توضیحاتی پیرامون این دستبافته های فاخر است، رسما رونمایی شود.

اداره کل موزه ها با دعوت از دستاندرکاران، هنرمندان و علاقمندان به فرهنگ و هنر، خصوصا هنر دستبافته ها، مجلسی صمیمی را تدارک دید تا حاضران با چگونگی به انجام رسیدن این پروژه بزرگ آشنا شوند. این مراسم با سخنرانی استاد تورج ژوله تاریخ نگار و پژوهشگر فرش و مجری این پروژه آغاز و با سخنان برخی از دستاندرکاران و مرتبطین با پروژه از جمله استاد سید رضی میری و رضا یساولی به نمایندگی از انتشارات یساولی ادامه یافت. در انتهای این بخش از برنامه از کتاب گنجینه ملی فرش ایران در میان تشویق حاضران رونمایی شد.
آنچه در پی می آید سخنان استاد رضی میری، از همکاران و همراهان این پروژه، در بیان ارزش این اقدام فرهنگی است. فایل صوتی سخنرانی استاد میری توسط سایت اطلاع رسانی فرش ایران با اندک ویرایش و بدون دخل و تصرف پیاده و برای شما علاقمندان منتشر گردیده است. سایت اطلاع رسانی فرش ایران به سهم خود از تلاش بی وقفه و خالصانه تمامی دستاندرکاران انتشار این کتاب ارزشمند از جمله استاد رضی میری قدردانی و سپاسگزاری می کند. 

با هم متن سخنان استاد رضی میری را بخوانیم:


من فکر می کنم مهمترین نکته این است که امروز روز فرش است و این اتفاق دارد در موزه فرش میافتد برای بزرگداشت فرش. به مناسبت این بزرگداشت کتابی رونمایی می شود که بسیار ارزشمند است و تا آنجایی که من با کتاب به طور اعم و کتاب های فرش به طور اخص در زندگی ارتباط زیادی داشته ام می‌توانم بگویم که تاکنون کتابی در قامت فرش به این صورت ندیده ام که تا الان منتشر شده باشد. من یک بار این کتاب را دستم گرفتم. چند ماه پیش بود که به آقای ژوله گفتم که من این کتاب را نگاه کنم وقتی آن را دستم گرفتم احساس کردم که شاهنامه در دست دارم. می‌دانید که عرضه کردن هر چیزی می تواند نقش مهمی در انتقال معنای آن داشته باشد و من فکر می‌کنم که انتشارات یساولی در نهایت سخاوت بدون در نظر گرفتن منافع شخصی یک وظیفه ملی را عمل کرده است. من یکبار جناب یساولی را بیشتر ندیدم هیچ ارتباطی هم با ایشان ندارم - این را هم از اول روشن کنم - ولی علاقه شدیدی دارم به اینکه بگردم و پاترون (Patron) های هنر را پیدا کنم چنانچه در تاریخ اهمیت خاصی داشته‌اند. پاترون های هنر حامی ها و کسانی که خودشان مستقیماً در ارتباط با هنر سهیم نبوده اند ولی تمام امکانات شان را گذاشته اند برای اینکه هنر را حمایت کنند تا ادامه پیدا کند رشد پیدا کند و هنرمند برای خلق هنر و آفرینش هنری مشکلی نداشته باشد. خیالش راحت باشد. می توانیم از خیلی ها در تاریخ هنر اسم ببریم مثل نادیژدا فون مک کسی که مثلاً چایکوفسکی را حمایت می کرد. خانمی بود که فقط سعی می کرد امکانات مالی برای چایکوفسکی فراهم کند تا او فقط آهنگ بسازد

رضی میری:
تا آنجایی که من با کتاب به طور اعم و کتاب های فرش به طور اخص در زندگی ارتباط زیادی داشته ام می‌توانم بگویم که تاکنون کتابی در قامت فرش به این صورت ندیده ام که تا الان منتشر شده باشد

از آنجا که چایکوفسکی مثل بسیاری از هنرمندان مشکلات زیادی داشت و فراز و نشیب‌های بسیاری در زندگی خود تجربه کرده بود تا جایی که به خودکشی رسید ولی با حمایت حامی اش به او کمک شد. جالب اینکه اگر سرگذشتش را بخوانید آنها هرگز همدیگر را ندیدند. ولی او همواره به چایکوفسکی کمک میکرد تا بتواند به کارش ادامه دهد. یا خانواده مدیچی (Medici) در ایتالیا که این ها چقدر هنر را حمایت می کردند. ما می توانیم در بخش هنری یک هنرمند فعال نباشیم مثل اینکه الان خیلی از کسانی که اینجا نشسته اند در بخش هنری فرش فعالیت نمی کند بلکه برای مثال در بخش اقتصادی فعال هستند که احترام آنها در جای خود واجب است و باید از آنها قدردانی هم بشود. اگر خود هنر وجود نداشته باشد اقتصادش هم معنی ندارد. ما باید این هنر را نگاه داریم تا بعد کسانی از آن امرار معاش کنند و همیشه هم در هنرها آنچه که اصل است خود هنر و واقعیت هنر است و آنچه که بعدها از طریق آن ها بوجود میایند، فروش میروند یا زندگی یک عده ای از طریق آن تامین می شود،

من اعتقاد ندارم که خرید و فروش فرش دستباف هنر است به عنوان کسی که هم خودم زندگیم را در کار فرش گذراندم هم دویست سال سابقه فامیلی روی آن دارم. اما هنرمند در اجداد خود نمی بینم که خودش طراح یا قالیباف بوده باشد. آنها زندگی خودشان را در کار فرش گذاشتند به عنوان اینکه هنر ادامه پیدا کند در جای خودش، ولی هنرمند مستقیما کسی که در فرش فعال مایشاء است مثل آقای مهدی ئی، از کسانی که من در اینجا میتوانم به ایشان اشاره کنم. هر کدام جای خودشان هستند. پاترون ها هم جای خودشان را دارند نمیتواند بگوید که تو هر کاری میخواهی انجام بدهی من هزینه های زندگی را پرداخت می کنم یا اینکه همه امکاناتش رو مثل آقای یساولی در اختیار یک کتاب بگذارد تا آن تا آنها بتوانند هنر کشور را به این شکل جهانی معرفی کنند.

کتاب بسیار زیبا است. خودش یک اثر هنری است. فرش به جای خود این کتاب به جای خود. که به تنهایی یک اثر هنری است. ما ایرانی ها خیلی علاقه به اینکه به هنر توجه کنیم نداریم اما من توصیه می کنم به هر کسی که به فرش ایران علاقه مند است داشتن این کتاب در خانه اش یک فخر است.

و اما کتاب را چه کسی درست کرده و چه کسی نوشته؛ مردی که تفاوت وضعیت کنونی اش که اینجا نشسته (اشاره به تورج ژوله) را با فیلمی که مشاهده کردیم با چشم تان می توانید ببینید. تورج ژوله ی ۱۰ سال پیش با ژوله ی امروز چهره اش چهل سال اختلاف دارد نه ده سال! و من قدم به قدم شاهد بودم که این مرد با کسالتی که چندین سال است گریبانش را گرفته با چه عشقی مشکلات را تحمل کرده تا این کتاب به اینجا رسیده. به خدا کس دیگری نمی توانست این کار را بکند نمیدانم چطور باید روز فرش را از این بهتر جشن گرفت؟ جشنی که در آن تورج ژوله وجود داشته باشه و اما نکته دیگر این است که شخصاً به یک پژوهشگر ژرف نگر و تیزبین که به نظر خودم در تاریخ پژوهش فرش بالاترین شان دکتر سیروس پرهام است و تورج که بهترین شاگرد اوست بیشتر از فرش ها اهمیت می دهم کمااینکه در زندگی کاری خودم بیش از آنکه کارهایم را دوست دارم شاگردانم را دوست دارم و فکر می کنم اگر توانسته باشم شاگردی را تربیت کنم که کار من را ادامه بدهد، او از همه فرش هایی که من بافته ام اهمیتش بیشتر است. متاسفانه موفق نبودم حالا نمی گویم تقصیر من بوده شاید زمینه اش فراهم نبوده

خیلی بی انصافی است که ما اینجا باشیم و از  سیروس پرهام یاد نکنیم کسی که نود و شش سالش است نمی‌دانید که با چه تشنگی ای این مرد همیشه می نویسد. همه زجری که تورج کشیده در این ده سال کشید به دلیل احساس مسئولیتی است که این اسطوره پژوهشی داشت. سیروس پرهام از همه فرش ایران هم ارزشمندتر است حقش ادا نشده چندین بزرگداشت برایش گرفتند اما هیچکدام در شان سیروس پرهام نبود.

اصولاً ما کارهایمان همیشه همین طوری است مثلا امروز برای چه مسئله دیگری غیر از این کتاب دارد مطرح می شود؟
ببخشید من مقداری زبان تلخی دارم! همیشه حرف هایم را زده ام خیلی به موزه ظلم شده است.
اینجا فقط درباره هنر فرش باید صحبت شود و نه هیچ چیز دیگری حتی تجارت فرش

موزه عهده دار حمایت از هنر فرش است. اینجا کارش فرش فروشی نیست!
من اینجا آمده ام و باید بگویم از اینکه موزه فرش دارد کارهای تجارتی می کند ناراحتم
.

فقط پژوهش و فقط هنر فرش. موزه عهده دار حمایت از هنر فرش است. اینجا کارش فرش فروشی نیست (در این لحظه مجری برنامه اعلام کرد که وقت سخنران به پایان رسیده است) من تا حرف را نزنم پایین نمی روم. تورج ژوله را هم با سه دقیقه سه دقیقه کردن از صحبت کردن منصرف کردید. اینجا حرفی بهتر از آنچه او گفت که نشنیدیم!

آقای ادیب زاده را هم تحسین می کنم چند کلمه شان به جا بود. من اگر می خواستم روال را داشته باشم رضی میری نمی شدم. چاره ای نیست من اینجا آمده ام و باید بگویم از اینکه موزه فرش دارد کارهای تجارتی می کند ناراحتم.

این انتقاد به مسئولین است آقای صحرایی قبلاً پیش من آمدند و ایشان را دیدم می دانند من طلبکارم من زحمت فرش را زیاد کشیده ام و موزه را برای خودم می دانم برای همه مان می دانم. معتقدم که موزه باید در شان فرش ایران باشد.

اگر این مطلب را می‌پسندید از طریق لینک‌های زیر در شبکه‌های اجتماعی به سایر علاقه مندان همرسانی کنید!

دیدگاه ها

  • هنوز دیدگاهی ثبت نشده است!

نظرات شما:

  • نظرات حاوی هرگونه توهین و یا نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات به غیر از زبان فارسی و یا غیر‌مرتبط با مطلب، منتشر نمی‌شود.