موزه

موزه‌ای برای احیای صنعت فرش

عزت‌الله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی، سجاد نوروزیان را به‌عنوان رئیس موزه ملی فرش ایران برگزید. پس از 9ماه از انتخاب نقد برانگیز نوروزیان در موزه فرش، درباره عملکردش گفت‌وگویی داشته است.

عزت‌الله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی در یکی از انتصاب‌های خود در بخش مدیران موزه‌ای، سجاد نوروزیان را به‌عنوان رئیس موزه ملی فرش ایران برگزید. او همانی است که پس از انتصاب، ویدئویی قدیمی با اجرایش وایرال شد که خود را چلمن سیزدهم نامیده است و رسانه‌ها تا مدت‌ها وزیر میراث فرهنگی را بابت این انتخاب مورد نقد قرار می‌دادند اما عزت‌الله ضرغامی با تمام قوا از انتخاب خود دفاع کرد. حالا که 9ماه از حضور  نوروزیان در موزه فرش می‌گذرد با او درباره عملکردش به گفت‌وگو نشسته‌ایم تا خود قضاوت کند که در ایجاد تحول در موزه ملی فرش ایران تا چه اندازه مؤثر بوده است.

  • چلمن سیزدهم اصلا چه ارتباطی به موزه ملی فرش داشت؟ اصلا داستان این چلمن سیزدهم چه بود؟

حدود 9سال قبل چند کاراکتر طنز ساختم تا یکسری حرف‌ها را بزنم. برای اینکه حرف‌های ثانویه را بزنم باید کاراکتر می‌ساختم. چند کاراکتر خلق کردم که یکی از آنها چلمن سیزدهم بود و خیلی هم دوستش دارم

  • رسالت موزه فرش از نظر شما چیست؟

موزه فرش پاتوق است. پاتوق اهالی هنر و فرهنگ مرتبط با فرش است. اصلا با این هدف تاسیس شد. چون سالن آمفی‌تئاتر و کتابخانه و کافه تریا و سالن بزرگ برای گفت‌وگو و گعده دارد. هدف این بود که آدم‌های مرتبط با حوزه فرش که جزو موضوعات مهم کشور است از این فضا استفاده کنند. 20سال پیش ایران بالای 30درصد سهم از بازار جهانی فرش داشت. این آمار الان با اغماض به 8درصد رسیده که بسیار ناراحت کننده است.

  • رسالت موزه فرش در احیای این بازار چیست؟

موزه فرش باید رسانه حوزه فرش باشد. باید برود با موزه‌های بزرگ جهان و پیشکسوتان و بزرگان و استادان در موضوع فرش سخن بگوید. جلسات بزرگی در چند هفته گذشته داشتیم در سالن آمفی‌تئاتر این موزه که رایزن‌های فرهنگی را دعوت و توجیه کردیم در مورد فرش. این اتفاقات باید در موزه فرش بیفتد. بنابراین اگر بتوانیم رسالت رسانه‌ای مان را انجام دهیم آن وقت می‌توانیم مسیرها را باز کنیم.

  • در این احتضار صنعت فرش ایران نقش و جایگاه موزه فرش ایران چیست؟

عملیات و اجرای حوزه فرش در وزارت صمت است و از کل حوزه فرش فقط موزه‌اش در وزارت میراث فرهنگی است. ولی این دلیل نمی‌شود که ما وظیفه مان را انجام ندهیم. 1800فرش نفیس اینجاست که تاریخ تمدنی و عنصر تمدنی ما است. موزه می‌تواند نقش رسانه‌ای‌اش را برعهده بگیرد و آسیب‌شناسی کند. می‌تواند جلسه کارشناسی بگذارد و دغدغه‌مندان را دعوت کند تا حرف‌شان را بزنند.

  • وضعیت نگهداری فرش‌ها در موزه همچنان نامناسب است. فرش‌‌ها روی زمین تاخورده‌ و فرش‌های آویخته چین خورده‌اند، این شیوه نمایش آسیب زاست.

زمانی که موزه را تحویل گرفتم روی سقف مخزن درخت کاشته بودند. این فرش‌هایی که داخل موزه نمایش داده شده‌اند در حال آسیب هستند. من این‌ را می‌فهمم. ولی مهم‌تر از آن مخزنی بود که روی آن درخت کاشته بودند و ریشه درخت مخزن را سوراخ کرده بود و هربار که باران می‌آمد نگران فرش‌ها بودیم. رفتیم و سقف مخزن را ترمیم کردیم چون اولویت با آن بود.

  • آسیبی به فرش‌های داخل مخزن نزده است؟

متأسفانه سقف سوراخ شده بود. ولی همکاران آن نقطه را خالی کرده بودند و فرش‌ها آسیب ندیده است. الان مشکل مخزن در نگهداری از فرش‌ها حل شده است، ولی شیوه نمایش اشکال دارد. فرش‌های درشت پارچه را در پاسیوی موزه کنار سرویس بهداشتی به نمایش گذاشته بودند. یک عزیزی در مقطعی تصمیم گرفته بود فرشی در پاسیوی موزه ملی فرش در کنار توالت آویزان شود. فرش را آویزان کرده بودند و یکطرف آن برگشته بود و لوله شده بود. با چشم عادی هم می‌شد اعوجاج را روی فرش دید. پیگیری کردم دیدم 12سال است این فرش نفیس را در آن نقطه آویزان نگاه داشته‌اند

زمانی موریانه‌ها به ساختمان‌های وزارت خارجه در میدان مشق رخنه کردند و مقامات وزارت خارجه از میراث فرهنگی خواستند با این آفات مقابله کنند. در موزه فرش این تهدیدات وجود دارد؟

خوشبختانه سال 95مخزن موزه ملی فرش را سمپاشی کردند که حداقل برای 20سال آینده از نظر نفوذ حشرات آسیب زننده مشکل ندارد. از مخزن خیال‌مان راحت است و کنترل‌های مختلف کارشناسی هم اتفاق می‌افتد. اما ساختمان قدیمی است و خیلی هم به آن نرسیده‌اند. پارک لاله کلاغ و درخت گردو زیاد دارد و کلاغ‌ها گردوها را از بالا به پایین می‌اندازند تا بشکنند و آنها را بخورند. سقف موزه مملو از پوست گردو بود و این‌ها منجر به مسدود شدن ناودان‌ها می‌شدند. وقتی باران می‌آمد سقف موزه استخر می‌شد. حفاظی درست کردیم تا مسیر ناودان مسدود نشود. در کتابخانه که الان بازسازی شده چنان نم و رطوبت رخنه کرده بود که فکر می‌کردید در فیلم جومانجی هستید. مشکل دیگر ثبت ملی بودن ساختمان موزه فرش است. در محوطه بیرون چراغ‌هایی داریم که پوسیده و می‌خواهیم این‌ها را عوض کنیم اما نمی‌توانیم. چون ساختمان ثبت ملی است. این علمک‌ها خطر جانی دارند‌ اما نباید دست بزنیم. می‌خواهیم بخشی را بازسازی کنیم اما نمی‌توانیم.

  • موزه فرش با چه تعداد فرش راه‌اندازی شد؟

22بهمن 1356با حدود 80قطعه فرش موزه ملی فرش ایران راه‌اندازی شد. تعداد فرش‌ها کم بود و بیشتر کتابخانه و کافه تریا و آمفی تئاتر مجموعه جذاب بود. چون فرش موضوع عمومی نیست و این موزه هم با موزه گلستان و آبگینه و نقاشی پشت شیشه فرق می‌کند. در موزه فرش یا توریست می‌آید یا فعال و طراح فرش؛ مردم عادی نمی‌آیند. بنابراین موزه فرش به نوعی زیر پونز مانده بود و من در این مدت توانستم موزه فرش را تبدیل به یک مسئله کنم. پیش از این خیلی‌ها نمی‌دانستند که اصلا موزه فرش کجاست.

  • موزه فرش تهویه و نورپردازی مناسبی نداشته و همچنان ضعف‌های نورپردازی وجود دارد. هوادهی مناسب به فرش‌ها هم باعث جلوگیری از بیدزدگی و پوسیدگی فرش‌ها می‌شود وضعیت اکنون چگونه است؟

سیستم تهویه اینجا مثل سایر بخش‌هایش نیاز به بازسازی داشت، هنوز هم دارد. بخشی از آن‌را که فوری بود و مربوط به نگهداری فرش‌ها در تالار و مخزن بود در اولویت قراردادیم و اصلاح کردیم. مشکلی که سال گذشته و سال قبل از ان وجود داشت آن بود که موزه دو ماه برق نداشت و تهویه نبود. الان این مشکلات برطرف شده است. البته کار سختی بود. مثلا برای تعمیر سیستم‌ها ناگهان به یک قطعه‌ای می‌رسید که مربوط به 50سال قبل است و دیگر در این کشور هم حتی نمایندگی ندارد. ساختمان موزه قدیمی است و قطعات تاسیسات موزه به راحتی پیدا نمی‌شود. ولی توانستیم مشکلات را برطرف کنیم. قبل از بازسازی آمفی تئاتر هم سراغ فرش‌ها رفتیم چون پیش از هر چیز نگهداری فرش‌های موجود اهمیت داشت. الان به‌خود تالار رسیده‌ایم. شیوه نگهداری و نمایش فرش به شکل کنونی دوره‌اش گذشته است. نمایش فرش باید روی سطح باشد نه اینکه روی تار و پود آویزان شود. بنابراین باید تامین اعتبار کنیم برای بخش نمایش فرش‌ها و بخش خصوصی بیاید پای کار و شیوه نمایش فرش را تغییر دهیم.

  • چه زمانی این اتفاق می‌افتاده؟

آماده‌ایم به محض اینکه اعتبارات از بخش دولتی یا خصوصی یا از خیرین تامین شود، شورای فنی تشکیل دهیم. حتی با شرکت‌های طراح هم صحبت کرده‌ایم. ولی آغاز کار نیازمند تامین اعتبار است.

  • از آقای ضرغامی بودجه نخواستید؟

وزارت میراث آنقدر گرفتاری دارد که حتی اگر از روابطمان استفاده کنیم و بودجه تامین کنیم تا این بودجه به اداره میراث تهران برسد و این اداره بودجه ما را تامین کند چیزی تهش نمی‌ماند. باید بتوانیم بخش خصوصی را فعال کنیم. البته آمده‌اند و باید تشکر ویژه کرد از آن‌هایی که سال‌ها با این موزه قهر بودند و الان دارند می‌آیند به کمک موزه ملی فرش.

  • چه زمانی باید این تغییر شیوه نمایش فرش‌ها انجام شود؟

باید تا پایان سال انجام شود. کتابخانه که راه بیفتد اولویت بعدی تغییر در شکل نمایش فرش‌ها است. الان فرش‌ها را مرتب جا به جا می‌کنیم. چون کارشناسان معتقدد ششماه یک فرش می‌تواند روی تار و پود نمایش داده شود و بعد از آن حتما باید فرش استراحت کند. بنابراین نمایش فرش‌ها به‌صورت خوابیده باید انجام شود که تلاش ما تغییر این شکل نمایش تا پایان سال است.

  • در شیوه فعلی که بیشتر فرش‌ها در حال آسیب‌دیدن هستند.

هم آسیب فنی دارند که داریم بخشی از آن‌را با آسترها کنترل کنیم. ولی در بحث زیبایی‌شناسی نمایش فرش هم خیلی مشکل داریم. فرش زیبایی داریم که شاهنامه را روایت می‌کند. ولی چون سقف موزه کوتاه است، بخش‌های پایینی فرش روی زمین لوله شده است. خب توریستی که می‌آید از این موزه بازدید می‌کند چه می‌گوید؟ 

رئیس موزه ملی فرش ایران در گفت‌وگو با روزنامه همشهری درباره رسیدگی به وضعیت ناگوار موزه فرش


جایگاه موزه ملی فرش بالا است اما در یک تصمیم اشتباه در گذشته 5موزه ملی که یکی از آنها موزه فرش بود از وزارت میراث فرهنگی منفک شدند و با تقلیل جایگاه به اداره میراث فرهنگی استان تهران واگذار شدند. این یک مشکل جدی است.
 استان تهران با این همه آثار تاریخی گرفتاری‌های زیادی دارد و طبیعی است، اداره کل میراث فرهنگی استان تهران نتواند آنطور که بایسته و شایسته است به تمام موزه‌ها رسیدگی کند. البته به‌نظر من این اداره کل توانسته است موزه‌ها را با همین وضعیت هم به خوبی بکشاند. سال 95مخزن موزه فرش بازسازی شد. موزه آبگینه سال گذشته مرمت شد. البته باید یک مرجع برای موزه‌های ملی تصمیم بگیرد اما با کلی گویی دردی دوا نمی‌شود. مسئله مدیریت دو امدادی در ایران موضوع است. وقتی اینجا را تحویل گرفتم مدیریت قبلی خیلی زحمت کشیده بود و موزه را سرپا نگاه داشت. ولی توقع داشتم ایشان 10روز بماند و موزه را به من تحویل دهد. اصلا اشتباه یا درست تصمیم گرفتند نوروزیان را که در رسانه‌ها به‌عنوان چلمن سیزدهم می‌شناسند، بگذارند جای یک کارشناس نخبه! بالاخره تصمیم گرفته‌‌اند و من به‌عنوان مدیر باید این موزه را تحویل دهم. این بلافاصله بگذارم و بروم و نوروزیان سه ماه بچرخد دور خودش تا ببیند اینجا چه خبر است این‌ها فرصت‌سوزی‌ است. نباید در تحولات ناراحت شویم و قهر کنیم. من همانزمان که آمدم می‌دانم باید از پشت این میز یک روز بلند شوم.

  • برخی می‌گویند شما تفاوت فرش و موکت را هم نمی‌دانید.

نمی‌دانم. اتفاقا خیلی دوست داشتم یکی این سؤال را از من بپرسد. فرق فرش و موکت را تشخیص نمی‌دهم. ولی بعد از یکسال این عملکرد من است. فرشی که 10سال داشت آسیب می‌دید آن‌هایی که فرش را می‌شناسند و خود را پدرخوانده فرش می‌دانند کجا بودند؟ من اگر تصاویر را منتشر کنم همه غصه می‌خورند، حتی آنهایی که فرش را نمی‌شناسند که این چه وضع نگهداری فرش است؟ حالا بگویید نوروزیان تفاوت فرش و موکت را تشخیص نمی‌دهد. ولی همین قدر عرضه داشتم که 7فرشی که داشت نابود می‌شد را استراحت بدهم و بگذارم در مخزن، من این موارد را به‌صورت کوتاه منتشر خواهم کرد. سؤالات زیادی دارم. 10سال فرشی که اینجا آویزان بوده و شکسته کجا بودند این کارشناسان. وقتی درخت می‌کاشتند روی سقف مخزن کجا بودند این عزیزان؟ من سقف این مخزن را درست کردم بله من فرق فرش و موکت را نمی‌دانم. مهم نیست که نوروزیان فرق موکت و فرش را نمی‌داند مهم این است که نوروزیان می‌رود مشکل نور این موزه را حل می‌کند. اگر فرش را خانوادگی بشناسید ولی در موزه فرش نتوانید یک فرش را از نابودی نجات دهید به چه دردی می‌خورید؟ اینکه مدرک جمع کنیم و بزنیم به در و دیوار که امتیاز نیست. باید این مشکلات را حل کنیم و سؤالات من این‌ها است. یکی از عزیزان در مورد‌شان موزه صحبت می‌کرد. درب ورودی موزه فرش دو سال روی زمین بود و مردم از داخل دیوار رفت‌وآمد می‌کردند. می‌گفتند این در جا نمی‌خورد. من نمی‌توانستم اینرا منتشر کنم؟ البته منتشر می‌کنم. هفته اول اینجا را تحویل گرفته بودم دیدم یک توریست خارجی به سرعت بیرون دوید پرسیدم چه شده، گفتند قضای حاجت دارد. توریست را فرستاندند بیرون موزه رفت داخل پارک لاله برای قضای حاجت، چرا؟ چون سرویس‌های بهداشتی خراب بود. نوروزیان فرق فرش و موکت را نمی‌داند. ولی عرضه دارد سرویس بهداشتی موزه را درست کند. من که قرار نیست در این وزارتخانه پست بگیرم. من که قرار نیست مانند برخی افراد که اینجا از فرش‌ها عکس می‌گرفتند و بورسیه فلان دانشگاه خارجی می‌شدند، بورسیه بگیرم. اجدادم هم در کار فرش فروشی نیستند. ولی سؤال دارم. یکسال هرچه خواستند گفتند. چلمن سیزدهم را مسخره کردند و این یکی دیگر نوبرش است که می‌گویند فرق موکت و فرش را تشخیص نمی‌دهد. من در این یکسال سکوت کردم و آنقدر سکوت کردم که از بایزید بسطامی عبور کردم و به ابوالحسن خرقانی رسیدم. یعنی شدم سلطان العارفین سجاد نوروزیان. برای من کار سختی بود ولی انجام دادم. سکوت کردم. اما بیرحمانه و غیرمنصفانه دروغ گرفتند.

  • مدیریت سعه صدر زیاد می‌خواهد

دیگر از سعه صدر گذشته است و نامش عرفان است.

  • آثار موزه دچار تهدیدات طبیعی هم هستند؟ زمانی موریانه‌ها به ساختمان‌های وزارت خارجه در میدان مشق رخنه کردند و مقامات وزارت خارجه از میراث فرهنگی خواستند با این آفات مقابله کنند. در موزه فرش که ساختمانی قدیمی است این تهدیدات وجود دارد؟

خوشبختانه سال 95مخزن موزه ملی فرش حداقل برای 20سال آینده از نظر نفوذ حشرات آسیب زننده مشکل ندارد. از مخزن خیال‌مان راحت است و کنترل‌های مختلف کارشناسی هم اتفاق می‌افتد. اما ساختمان قدیمی است و خیلی هم به آن نرسیده‌اند. پارک لاله کلاغ و درخت گردو زیاد دارد و کلاغ‌ها گردوها را از بالا به پایین می‌اندازند تا بشکند و آنها بخورند. سقف موزه مملو از پوست گردو است و این‌ها منجر به مسدود شدن ناودان‌ها می‌شدند. وقتی باران می‌آمد سقف موزه استخر می‌شد. حفاظی درست کردیم تا مسیر ناودان مسدود نشود. در کتابخانه که الان بازسازی شده چنان نم و رطوبت رخنه کرده بود که فکر می‌کردید در فیلم جومانجی هستید. مشکل دیگر ثبت ملی بودن ساختمان موزه فرش است. در محوطه بیرون چراغ‌هایی داریم که پوسیده و می‌خواهیم این‌ها را عوض کنیم اما نمی‌توانیم. چون ساختمان ثبت ملی است. این علمک‌ها خطر جانی دارند. اما نباید دست بزنیم. می‌خواهیم بخشی را بازسازی کنیم اما نمی‌توانیم.

طبیعی است چون قوانین میراث اجازه نمی‌دهد. تبدیل 7حوض به باغچه موزه هم حاشیه‌ساز بود، چون اثر ثبت ملی است.

7سازه بیرون از محوطه موزه داریم و آنزمان که حصار کشیدند نمی‌دانم کدام عقل کلی بوده که حصار را از پشت 7حوض رد کرده است و حوض‌ها را داخل خیابان انداخته است. این دغدغه‌مندها آنزمان کجا بودند؟ اصلا داخل این حوض‌ها آب درش نبوده است که من خالی کرده باشم. اگر ما آب حوض را خالی می‌کردیم و داخل آن خاک می‌ریختیم شاید می‌شد این صحبت‌ها را کرد. هر روز که به موزه می‌آمدید 7حوض بوی تعفن ادرار و مدفوع انسان می‌داد و باید روزانه این موراد را پاکسازی می‌کردیم. آنزمان این حصارها نبودند و این نقطه یک گذرگاه فرهنگی بود که از موزه هنرهای معاصر می‌آمد و به پارک لاله می‌رفت و بعد به هتل لاله. خب شما وقتی این گذرگاه فرهنگی را از بین برده‌اید و وسط آن بازارچه صنایع‌دستی ایجاد کرده‌اید و حوض‌ها را هم گذاشته‌اید بیرون ساختمان که آب هم ندارد، نمی‌توانید نخ تسبیح را بیرون بکشید و یک مهره بردارید و بگویید این تسبح است. سیستم آب حوض‌ها بازسازی نشده و لوله‌ها هم ترکیده است. هفت حوض است که هفت ورودی و هفت خروجی آب دارد. لوله‌ها ترکیده و هیچ جوری نمی‌توانید آب بریزید داخل حوض‌ها چون به محض اینکه آب بیندازید خالی می‌شود. برای اینکه آنجا را بازسازی کنید باید کل آن‌را بتراشید. مجدد لوله کشی و زهکشی کنید و پمپ‌ها و مخزن را احیاء کنید. آن نقطه تنها ورودی موزه فرش است. شنیدم که چاه آب منطقه امیرآباد هم زیر همین 7حوض است و به همین راحتی نمی‌توانیم درست کنیم. من یک انتخاب داشتم بین بوی کثافت، مدفوع و ادرار با گل و من گل را انتخاب کردم و با صدای بلند هم می‌گویم. آگاهانه تصمیم گرفتم و پای آن هم ایستادم. موضوع دیگر این است که تهران دچار کم آبی است. عمده پارک‌های تهران حوض‌هایشان خالی است و اصلا منطقی وجود ندارد شما آب را بریزید در این حوض‌ها و تبخیر شود برود.

  • در گزارش‌هایی که در مورد انتصاب شما منتشر شده بود می‌گفتند شما مربی آقای ضرغامی در حوزه آموزش شبکه‌های اجتماعی بودید؟

نه اینجور نیست. آقای ضرغامی بعد از دوره صداوسیما که فارغ شدند و روی نیمکت ذخیره‌های نظام نشستند یک تایم فراغت داشتند و در این تایم من و برخی دوستان آمدیم و فضای رسانه‌های اجتماعی را به ایشان گفتیم. این‌ها ویژگی‌های مثبت آقای ضرغامی بود که می‌نشیند از یک آدمی که نه سفارشی است نه هیچ‌چیز دیگر می‌آموزد.

  • این دوستی و رفاقت شما خیلی تاثر گذاشت در انتخاب شما به‌عنوان رئیس موزه ملی فرش؟

من آقای ضرغامی را به‌دلیل ویژگی‌های شخصیتی دوست دارم. من خصوصیت کسی که این قدر جسارت دارد که می‌گوید مردم نیاز به شادی دارند و ما نباید مانع شادی‌شان شویم، دوست دارم. ضمن اینکه وقتی شما یک رفیق 10ساله دارید فرق می‌کند با کسی که از جایی معرفی شده است. من آدم آقا اجازه نیستم و کاری که به تشخیص برسم باید انجام بدهم انجام می‌دهم. مثل همین حوض‌ها و جمع‌آوری فرش‌های پاسیو در موزه.

  • آقای ضرغامی دست شما را کامل باز گذاشته است؟

باز گذاشتن دست من به‌معنای زیر پا گذاشتن قانون نیست و من هم کار غیرقانونی نکردم. خودم رفتم فرش‌ها را آوردم پایین. برخی می‌گویند غلط است و مدیر موزه باید صبح به صبح کت و شلوار بپوشد و برود پشت میزش بنشیند. آقای ضرغامی می‌داند که اگر پشت بام موزه را آب بگیرد بنده آدمی هستم که تا آرنج دستم را در چاه می‌کنم و مسیر را باز می‌کنم. خود آقای ضرغامی می‌گوید قانون را تا جایی که نشکند می‌شود خم کرد. یک پیشنهاد به یک گروه موسیقی داده‌ام و گفته‌ام طرح‌های فرش‌های موزه یک هارمونی دارد و شما حاشیه‌های فرش را آکورد کنید و نقش ترنج را تبدیل به ملودی کنید. به‌دنبال این هستم که از هر فرش یک موسیقی استخراج کنم. کار سختی استولی می‌توان به‌دلیل وجود هارمونی در نقش فرش اینکار را کرد. فکر کنید که حس بصری و شنوایی با هم درگیر یک هارمونی شود. آقای ضرغامی این موارد را می‌داند. حالا بیاند ما را مسخره کنند و بگویند ماجرای انتصاب چلمن سیزدهم. کاری که می‌کنم وجدانم راحت است و سرم بالا است.

  • برخی می‌گویند چرا مسئولیت کاری که در آن تخصص نداشتید را پذیرفیتد.

تخصص تحول را تنها من داشتم. تخصص یک کلمه دستمالی شده است و لزاما معنی‌اش این نیست که اگر اینجا موزه فرش است پس مدیرش باید فرش را بفهمد. مدیریت یک تخصص است. مدیریت تحول فوق تخصص است. اگر بخواهید تحول در موزه ایجاد کنید باید کسی را بگذارید که فوق تخصص تحول دارد. گزارش‌هایی از سرقت یا جا‌به جایی آثار موجود در مخزن و تالار موزه ملی فرش وجود داشته است؟ قویا و به‌شدت این موضوع را تکذیب می‌کنم. مکانیسم مخزن هم اینگونه نیست که یک نفر چیزی بزند زیر بغلش و برود بیرون. برای اینکه پلمب مخزن باز شود باید چندین نفر حضور داشته باشند و این غیرممکن است که برای بیرون بردن آثار همه را همراه کنند

اگر این مطلب را می‌پسندید از طریق لینک‌های زیر در شبکه‌های اجتماعی به سایر علاقه مندان همرسانی کنید!

دیدگاه ها

  • هنوز دیدگاهی ثبت نشده است!

نظرات شما:

  • نظرات حاوی هرگونه توهین و یا نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات به غیر از زبان فارسی و یا غیر‌مرتبط با مطلب، منتشر نمی‌شود.