سایت اطلاع رسانی فرش ایران - کارپتور
شماره ۴۵ مجله انجمن، اختصاص به چالش های فرش دستباف میباشد. به نظر میرسد نوستالژی فرش دستباف دیگر دارد به آرامی به پایان بافت تار و پودهایی میرسد که روزگاری هزاران آرزو، آمال، رویا و نگاه های خیره را در درون خویش جاودانه میساخت و دیدگان ما را یاری میکرد بدون این که آن را باز ببندیم، بتوانیم با چشمان باز به روایت رویاهایی بنشینیم که با دستانی خسته، پشتی خمیده و چشمانی ضعیف بر روی تار و پودهای فرش به نقش مینشستند تا با آفرینش تمامی زیباییها بتوانند خود نیز اندک زندگی اطمینان بخشی ایجاد کنند. او روزگاری جان مایه تمامی تفکرات و رویاهای خویش را از سر انگشتان دستانش به تار و پودهایی تنیده در هم تزریق میکرد تا شاید بتواند بر لبنان خنده خنچهای بنشیند که قرار است پیام آور خوشبختی باشد. دستان او تنها دستانی بودند که میتوانستند با نقش طرحهای بهشتی، بهشت را در زیر پاهای ما بیندازند. آواز زمزمهها بر سر انگشتان راه مییافتند تا طرحهایی بیافرینند که هر یک هویتی را در درون خویش به ارمغان میآوردند… و اکنون پس از به سکوت مرگبار نشستن این همه طرح و رنگ و هستی و آفرینش، بایستی پرسید که با چه روحیه و با چه امیدی میتوان در مورد تمامی اینها و آن چه که تمامی هستی ما را تبدیل به یک تراژدی دردناکی کرده است، میتوان سخن گفت؟!
– بر اساس همین چالشها، گفتگوی اختصاصی با حاج حسن محمدی پرویزیان- موسس و مدیرعامل شرکت فرش تبریز- داشته ایم. او در این گفتار از وضعیت نابسامان فرش دستباف میگوید. پرویزیان که به عنوان رئیس اتحادیه صادرکنندگان فرش دستباف میباشد، میگوید: فرش دستباف نفسهای آخر خود را میکشد و دارد از بین میرود چرا که تولید فرش و گره زدنهای یکی یکی به دار قالی، دیگر به هیچ وجه صرفه اقتصادی ندارد. این چالش مخصوصا در زمینه تولید فرشهای اعلا خیلی قابل توجه است. امروزه پشم و خامه آن برای تولید یک فرش اعلا، خیلی گران است، اگر بافندهای بخواهد- با این وضعیت گرانی- با دانه دانه گِره زدن، کار تولید چنین فرشی را به سرانجام برساند چندین سال به طول خواهد انجامید که تازه آن هم بدون مشتری خواهد ماند. بنابراین انگیزهای برای تولیدکننده باقی نمیماند. دیگر نسل تولیدکننده فرش دستباف دارد از بین میرود.
از سرمایه گذاری در تبریز صددرصد پشیمان هستم
اما وی در این گفتگو، از وضعیت نابسامان و دشوار سرمایه گذاری- بخصوص در تبریز- دل پرخونی دارد. پرویزیان می گوید: از سرمایه گذاری در تبریز صددرصد پشیمان هستم چرا که این همه مشکل نمی تواند برای کسی قابل تصور هم باشد. از شدت مشکلات کم مانده گریه کنم! در کدامین نقطه کشور، تولیدکنندهای را اینگونه اذیت کرده و او را از سرمایه گذاریش پشیمان می سازند؟! اگر می دانستم که این وضعیت پیش خواهد آمد هرگز و هرگز پا به وادی تولید- آن هم در تبریز- نمی گذاشتم. کارخانه های همردیف ما- در کاشان و اصفهان و یا در سایر نقاط کشور- همگی مورد تشویق قرار میگیرند اما در تبریز ما را به چنین روزی انداخته اند. اینها چه افراد و جریاناتی هستند که میخواهند تولیدکنندهها را از تبریز فراری دهند؟ چرا کسی از مسئولین به درد ما رسیدگی نمی کند؟ و…
دیدگاه ها