فائزه قادری
zشغل جدیدش را دوست ندارد. او ساعت 5.30 صبح از خانه خارج میشود و روز را با ریکشا دوچرخه اجارهای خود، در میان مردم در سراسر میرزاپور، شهری در اوتار پرادش که به فرشهایش معروف است، میگذراند. در یک روز خوب، این مرد 55 ساله 350 روپیه بدست آورده هیچ چیز شبیه کار قبلی اش قالیبافی نیست. بزبان هندی می گوید: "چاره ای نیست من باید این کار را انجام دهم تا هزینه ها را تامین کنم.»
z که در خانوادهای قالیباف متولد شده، تمایلی به افشای نام خود ندارد، انتظار میرفت که میراث چند صد ساله را به جلو ببرد. او به نحوی موفق شد تا زمانی که همهگیری شیوع پیدا کرد. پدر دو فرزند میگوید: «اول پولزدایی (حذف معاملات نقدی) ما را کشت، سپس کووید-19. پس از پولزدایی در نوامبر 2016، کارفرمایان شروع به درخواست از بافندگان برای باز کردن حسابهای بانکی کردند – که این برای اعضای جامعهای که تحصیلات بالایی ندارند وظیفه سختی است. Z، مانند بسیاری از بافندگان دیگر، مدارک لازم را نداشت. بنابر این کار به شرکت هایی محدود شد که می توانستند پول نقد ارائه دهند. او در کنار کار قالیبافی، برای جبران کسری درآمد، سبزی و شیر می فروخت.
درست زمانی که همه چیز شروع به نمایان شدن کرد، کووید-19 رخ داد. کارفرمای آن زمان او، که یک فروشنده فرش پشمی و پنبهای ساکن دهلی بود و از خدمات بافندگان مستقل در میرزاپور استفاده میکرد، در ماه مه 2020 شروع به لغو سفارشات کرد. درآمد 400 روپیه در روز Z ناگهان متوقف شد . یک ماه بعد، او تصمیم گرفت که باید چیز دیگری را امتحان کند.
او می گوید: «چه کاری می توانستم انجام دهم؟ ما باید بخوریم. بسیاری از بافندگان این حرفه را رها کرده اند . در بسیاری از کوچه های میرزاپور داستان هایی مانند داستان من پیدا خواهید کرد».
داستان Z طنز این موقعیت را برجسته می کند. از یک سو، بافندگان سنتی تلاش کردهاند تا با دستمزدهای ثابت روزانه امرار معاش کنند، با رقابت فرشهای ماشینی مبارزه کنند، از ضربات متوالی پولزدایی و طرح مالیات بر کالاها و خدمات که شروع به تحمیل شد جان سالم به در ببرند. در صنعت، تنها با خشک شدن سفارشات توسط کووید-19 کاهش یافت . از سوی دیگر، کارشناسان صنعت میگویند که این همهگیری در واقع برای این صنعت که سومین صنعت بزرگ در جهان است، مفید بوده است، زیرا مردم را وادار کرده تا به فضاهای زندگی خود توجه بیشتری کنند . برندها در واقع استراتژیها را مجدداً ارزیابی میکنند و بر موادی که میتوانند آنها را ارتقا دهند تاکید میکنند.
بافت یک قالی میتواند هفته ها تا یک سال طول بکشد
بر اساس برآورد تحلیلگران جهانی صنعت، بازار جهانی فرش و کفپوش، از 32 $ میلیارد دلار (حدود 2.3 تریلیون روپیه) در سال 2020، بر اساس گزارش ماه مه شرکت تحقیقات بازار (Global Industry Analysts Inc) به 38.8 میلیارد $ در 2026 خواهد رسید، صادرات فرش، اعم از دستباف و ماشینی، در طول همه گیری، با برگزاری نمایشگاه های مجازی توسط شورای ترویج صادرات و اطمینان از تحویل متعاقب از سرگیری پروازها. به اوج رسید. هشتاد و پنج درصد از تولید میلیارد دلاری صنعت فرش هندوستان با بیش از دو میلیون بافنده هر ساله به خارج از کشور می رود.
با این حال هیچ یک از شادی ها به بافندگانی که اکثر آنها به کارهای سفارشی متکی هستند، نرسیده است. در حالی که آنها همچنان به شمارش زیان های خود ادامه میدهند، برندها استدلال می کنند که سود ناچیز است .از سوی دیگر اطلاعاتی در مورد میزان بهره مندی قالیبافان از خدمات و تسهیلات دولت در بخش صنایع دستی وجود ندارد.
یک داستان آشنا
فرش ابریشمی با طرح هند و فارسی تولید شرکت carpet Kingdm
داستان هایی مانند Z را می توان فراتر از میرزاپور نیز یافت. هیچ داده یا نظرسنجی رسمی وجود ندارد، اما گفتگوهای گذرا با اعضای جوامع بافندگی در اوتار پرادش بهادوهی و بنارس، پانیپات هاریانا، جیپور راجستان، ارود تامیل نادو و کشمیر - قطبهای تولید فرش در هند - گواه کافی است. این داستان برای هر بافنده یا صنعتگری در هند کاملاً آشنا است، چه کسی که چیکانکاری (chikankari / ملیله دوزی هندی) کار می کند چه کسی که طومارهای پارچهای منقوش پاتاچیترا pattachitra می سازد . خالق به نوعی همیشه در پایان بازنده است.
احسان میرزا، یکی از اعضای انجمن بافندگان کشمیر (Kashmir’s Weavers Association)، می گوید که در کشمیر، بزرگترین تولید کننده فرش پس از اوتار پرادش، تعداد دار قالیبافی از 10000 در سال 2016 به تنها 3000 در حال حاضر کاهش یافته است زیرا بافندگان امیدی به درآمد بیشتر برای کاری که میکنند ندارند. انجمن بافندگان کشمیر تولید یک فرش 9×12 فوت دستباف می تواند 12 هفته تا یک سال طول بکشد. میرزا که از تجارت خانوادگی خود یعنی تولید و صادرات فرش ابریشم در شرکت پسران میرزا مراقبت می کند، می گوید: «بافندگان متوجه شده اند که می توانند با انجام کارهای دیگر به جای نشستن تمام روز در مقابل دار قالی و در کنارچراغ های نفتی، پول بیشتری به دست آورند.
میرزا در عرض 12 ماه، 25 درصد از 2500 بافنده دائمی و خانه باف خود را از دست داده زیرا نتوانسته به موقع پول آنها را پرداخت کند. میرزا می گوید: ما قبلاً مشتریانی داشتیم که از آلمان، ایالات متحده، بریتانیا، روسیه و خلیج فارس دو یا سه بار در سال برای پیش خرید میآمدند، اما این میزان در طول کووید-19، صفر بود. میرزا اضافه میکند: گرچه الان با تمام ظرفیت کار نمیکنیم، اما قطعاً آمار صادرات رو به بهبود است. پیش از این آنها براحتی، سالانه حدود 5000 تخته فرش می بافتند در حالی که او امسال 1200 تخته را مدیریت کرده است . او به دنبال استخدام بافنده است اما در مقابل بافندگان هم به دنبال درآمد ثابتی هستند که او نمی تواند قول آنرا بدهد.
آصف رحمان هم دیده است که تعدادی از بافندگان در میرزاپور از این کار دست کشیده اند. مالک شرکت تولید فرش نفیس مستقر در کلکته Insigne Carpets که دارای مشتریان شرکتی مانند گوگل، لویی ویتون و آژانس فضایی ایالات متحده ناسا و مشتریان میلیاردر فردی مانند راتان تاتا و محمد الزبیر است، با بافندگان بهادوهی و میرزاپور کار می کند.
«این صنعت همیشه مبتنی بر پول نقد بود و پولزدایی اتفاق افتاد. درست زمانی که مردم در حال هماهنگ شدن با این وضعیت بودند، طرح مالیات بر کالاها و خدمات معرفی شد . بدنبال آن کووید-19 همه چیز را بیشتر خراب کرد. جای تعجب نیست که بافندگان بخواهند این شغل را ترک کنند، زیرا پولی که شرکتها به دست میآورند به سطح مردمی نمیرسد.» این مراکز پیش از این هم بخاطر استفاده از کودکان کار در خبرها بودند . تا زمانی که دولت با شناسنامه برای دارها و تصویب آییننامه رفتاری برای ریشهکن کردن کار کودکان مانع آنها شد.
میرزا می داند که مزد متوسط روزانه 400 روپیه برای بافندگان فرش در سراسر ایالات کمتر از 500-600 روپیه دستمزد کارگران ساختمانی است او در این باره می گوید: . "ولی ما چکار میتوانیم بکنیم؟ رقابت فزاینده ای از فرش های ماشینی، سپس هزینه های حمل و نقل، به علاوه طرح مالیات بر کالاها و خدمات وجود دارد. او ادعا می کند که تولیدکنندگان و خانه های صادراتی در حال حاضر روی سودهای اندک کار می کنند.
در میان همه اینها، صادرات فرش هندی در سال گذشته به بالاترین حد خود رسید. بر اساس گزارش شورای ترویج صادرات فرش (CEPC)، مجموعهای از صادرکنندگان فرش دستباف که بر اساس قانون شرکتها در سال 1982 تأسیس شد، فرش هایی به ارزش 1.8 میلیارد دلار در سال 2020 صادر شد که بیش از 55 درصد آن به ایالات متحده می رود. هند با داشتن 35 درصد از سهم بازار جهانی، پیشرو جهانی در صادرات فرش دستباف است و پس از آن چین و ایران قرار دارند.
یکی از مدیران ارشد شورای ترویج صادرات که نمیخواهد نامی از او برده شود، با ذکر این نکته که ما به دلیل فرهنگ غنی قالیبافی که از دوران مغول داریم، جزو سه کشور برتر قالیبافی در جهان هستیم میگوید: «این همهگیری واقعاً به ما کمک کرد، زیرا مردم توجه بیشتری به فضاهای زندگی خود و سرمایهگذاری روی قطعات دستباف کردند (ادعا میشود، 95درصد فرش دستباف تولیدی صادر میشود)
این مدیر می افزاید: «هنوز پتانسیل عظیمی برای رشد وجود دارد، اما دولت باید انگیزه های بیشتری برای شکوفایی آنها (بافندگان) ارائه دهد. صنعت فرش زیر نظر وزارت نساجی است. علیرغم تلاشهای مکرر، این وزارتخانه به سؤالات ماLounge در مورد اقداماتی که برای اطمینان از بهبود صنعت فرش، بهویژه بافندگان انجام میدهد، پاسخ نداد.
مدیر CEPC تایید میکند که در یک دهه گذشته، به ویژه پس از پولزدایی، تعداد زیادی از قالیبافان مهاجرت کردهاند. «آنها به گرفتن دهاری (مزد روزانه) عادت دارند. اگر برای گذراندن ماهها زیر چراغ نفتی فقط برای یک فرش قیمتهای جذابی دریافت نکنند، مطمئناً میروند. نسل بعدی آنها حتی علاقه ای به یادگیری این صنعت ندارند.»
سیدانات سینگ، رئیس سابق CEPC، که بیش از سه دهه است با صنعت فرش همکاری نزدیک داشته است، به مشکل دیگر اشاره میکند: هجوم فرشهای ماشینی از ایران و چین . یک فرش دستباف سنتی که ممکن است ساخت آن بیش از شش ماه طول بکشد 40000 روپیه برای شما هزینه دارد . نسخه ماشینی آن، با همان طراحی، 15000 روپیه خواهد بود . بدیهی است که مشتری هندی که با واژگان فرش آشنا نیست، به سراغ گزینه ارزانتر میرود.» پس چرا یک تولیدکننده باید انرژی و منابع زیادی را صرف تولید فرش دستباف کند؟ او می پرسد. "مردم دیگر اهمیتی نمی دهند که سود به قیمت تاریخ و فرهنگ غنی شما تمام شود."
یک قدم به عقب
قالی بافی در اوایل قرن شانزدهم زمانی که اکبر، امپراتور مغول، قالیبافان را از ایران به کاخ خود در آگرا آورد، به هند آمد . آنها در اینجا تکنیک ها را به صنعتگران آموزش دادند. اکبر در ادامه مراکز بافندگی را در دهلی، لاهور و آگرا تأسیس کرد که در آن قالیها از مرغوبترین پشم، ابریشم، مخمل، پشمینه با استفاده از رنگهای گیاهی و طرحهایی که از مناطق کرمان، کاشان، اصفهان و هرات به امانت گرفته شده بود، درست میشد. این خلاقیتها جایگاههایی را در کاخهای هند و خارج از کشور پیدا کردند. تحت نظارت و حمایت او همین تکنیکها حتی به زندانیان در زندان آگرا نیز آموزش داده شدند.
در قرن هجدهم، این صنعت توجه شرکت هند شرقی را به خود جلب کرد. بریتانیاییها قالیبافی را به دلیل هزینههای ناچیز نیروی کار و بازدهی بالای صادراتی در زندانهای بیشتری رواج دادند . فرشی که در زندان لاهور بافته شده بود در نمایشگاه بینالمللی لندن در سال 1862 برنده مدال شد و الهام بخش دیگر زندانهای شبه قاره بود که به قالی بافی بپردازند . رحمان که خود را علاقهمند به تاریخ قالی معرفی میکند، میگوید: «زندان مرکزی آگرا به یک مرکز بافندگی معروف برای فرشهای با کیفیت عالی و طرحهای زیبا تبدیل شد. در سال 1877، زمانی که ملکه ویکتوریا به عنوان ملکه هند معرفی شد، زندان مرکزی آگرا یک فرش بزرگ به او هدیه داد.
فرشها هنوز در زندان آگرا تولید میشوند، اما فقط برای استفاده داخلی . از 30 زندانی که قالیباف با دستمزد 40 روپیه در روز، 14 نفر بافنده سنتی هستند. . VK Singh، سرپرست ارشد زندان می گوید: «آنها به تازه کارها آموزش می دهند، اما این کار پر مشقت و سخت است، بنابراین بسیاری به سرعت علاقه خود را از دست می دهند. ما تا پنج تا شش سال پیش از آژانسهای مختلف سفارشات عمده و تقاضای زیادی داشتیم، اما نه بیشتر. در حال حاضر چیزهای ماشینی زیادی وجود دارد. ما سعی میکنیم اطمینان حاصل کنیم که زندانیان به طرحهای فرش سنتی هند نزدیک میمانند.»
تغییر شکل ها
امروزه برندهای فرش در حال بازسازی مجدد خود هستند تا مشتریان هندی را که مدتها فرش را لوکس میدانستند جلب کنند. « در گذشته، فرشها توسط خانوادههای خاصی خریداری میشد که شاید با فرش بزرگ شده بودند. آنجلیک داما، مدیر اجرایی Obeetee Retail که با 25000 بافنده در اوتار پرادش کار می کند، می گوید: امروز، نسل جوان ارتباط جدیدی برای فرش در همه انواع خانه ها پیدا کرده است.
دهاما، که شرکت او کمکهای مالی برای آموزش کودکان بافندگان ارایه میکند و زنان را تشویق میکند تا شروع به بافندگی کنند میگوید: "همه برندهای جهانی اکنون به هند چشم دوخته اند چراکه معتقدند زمان خوبی برای سرمایه گذاری در اینجا است. " شرکت اوکه عمدتاً فرش های دستباف، اعم از پرزدار و تخت بافته را صادر می کند، به دنبال تثبیت موقعیت خود در هند است. شرکت او به عنوان ادای مسئولیت اجتماعی با شرکت سولااب اینترنشنال برای ساخت 125 توالت در روستاهای اطراف کارخانه میرزاپور مشارکت کرده و 60 چراغ خیابانی خورشیدی را نیز در گپپور در طول یک کیلومتر نصب کرده است.
این برند در حال افتتاح هفت فروشگاه تجربی در هند است و مجموعه هایی را برای پاسخگویی به تقاضای رو به رشد بازار راه اندازی میکند. او میگوید: «بسیاری از مردم در طول همهگیری یک چرخش درونی کردهاند و خانهها به پناهگاه شخصی آنها تبدیل شدهاند.
این یکی از دلایلی است که علی اکمل جان، یک کارآفرین نسل پنجم، معتقد است تجارت او در Carpet Kingdom ، یک برند 125 ساله مستقر در بنگلور، پس از قرنطینهها شاهد افزایش 25 درصدی در فروش بوده است. او میگوید: «مردم فرشهایی میخواهند که بیانگر شخصیت آنها باشد . برای متمایز شدن، این برند با اعتقاد به اینکه «چیزهایی مانند بازیافت و استفاده مجدد مصرفکننده جوانتر را علاقهمندتر میکند» فرشهایی با بطریهای PET و ساریهای ابریشمی مستعمل تولید و معرفی کرده است . بافندگان برای ساختن چنین فرش هایی از جهت مهارت بازآموزی شده اند.
شرکت فرش جیپور، یکی دیگر از برندهای قدیمی محبوب نیز در حال بررسی استفاده از مواد بازیافتی است کاویتا چوداری، مدیر طراحی این برند میگوید: «علاوه بر طراحیهای کاربردیتر، ما شاهد تقاضای 50 درصدی بیشتر برای سفارشیسازی هستیم. به نظر می رسد که مردم در مورد اینکه دقیقا چه می خواهند مطمئنتر هستند."
داما امیدوار است که دولت توجه بیشتری به ایجاد آگاهی در مورد تفاوت بین فرش های دستباف و ماشینی داشته باشد . این مهم است که مشتری هندی فرهنگ و سنت واقعی کشور ما را بشناسد . این به تولید کار بیشتر برای بافندگان کمک میکند و اطمینان ایجاد می کند که آنها کاری را که به آن افتخار میکنند ترک نخواهند کرد.»
Z نیز هرگز نخواسته دار قالیبافی خود را ترک کند. او نیز مانند والدینش امیدوار است فرزندانش این حرفه را بیاموزند او ضرب المثلی هندی میگوید: " شما به من بگویید سنت را حفظ کنم یا خانواده ام را؟"
دیدگاه ها