در غیبت دستگاههای نظارتی صورت گرفت:
تاسیس وزارت ابریشم ازبکستان توسط اتحادیه تعاونی های فرش دستباف!
امیدواریم ازبکها این اظهار نظر غیر مسولانه را جدی نگیرند!
عبدالله بهرامی، مدیرعامل اتحادیه تعاونیهای فرش دستباف در یکی از اظهارات اخیر خود در گفتگو با خبرگزاری ایسنا با عنوان «ازبکستان وزارت ابریشم دارد ولی ما....» پیرامون مخالفت باانتقال مرکز ملی فرش ایران از وزارت صمت به وزارت میراث فرهنگی، به نکات متعددی در زمینه چرایی مشکلات حوزه فرش دستباف کشور اشاره کرده و به ارایه برخی آمار و اعداد و ارقامی مبادرت ورزیده است. اینکه آمار و ارقام ارایه شده از سوی ایشان تا چه حد صحت دارد موضوعی است که البته ایشان اهمیت چندانی برای آن قائل نیست و البته مراجع مختلف رسمی و صنفی نیز بدان حساسیتی نشان نمی دهند. همین این انفعال گاه موجب بروز گرفتاریهای متعدد و تصمیم گیریهای شتابزدهای گردیده و میگردد که اتفاقا ایشان نیز در گفتگو با خبرگزاری ایسنا نسبت به آن اظهار گلایه کردهاند!
در همین مصاحبه ایشان در جهت مقایسه تصمیمات و اقدامات داخلی با سایر کشورها، ادعایی مطرح میکند که اساسا و از پایه غلط ، ساختگی و غیرواقعی است. او در بخشی از گفتگوی خود با ایسنا ادعا می کند: «در ازبکستان یک وزارتخانه به نام "وزارت ابریشم" تاسیس کرده اند تا از این طریق به صنعت فرش و صنایع دستی خود بها بدهند ولی ما به جای آنکه "وزارت فرش" را تشکیل بدهیم و صنعت نساجی را متحول کنیم؛ مرکز ملی فرش را به دل زیرمجموعههای وزارت میراث فرهنگی می بریم اما این کار کمکی به شاغلان این صنعت و قالیبافان نمیکند.»
اینکه اصولا چه ضرورتها، اهداف، عوامل و فاکتورهای اساسیای موجب تعریف و ایجاد یک وزارتخانه جدید میگردد موضوع این بحث نیست. موضوع مورد نظر این است که ایشان این آمارها و ادعاهای اغلب بی اساس را با چه انگیزه و اهدافی طرح و منتشر میکند و چرا مصاحبهها و گفتگوها و اظهارات پرتعداد ایشان با رسانههای رنگارنگ هیچ کدام حاوی ارایه گزارش از نحوه و روند اداره و چگونگی عملکرد اتحادیه تحت مدیریت ایشان نیست؟! چرا ایشان با توجه به ادعایی که در سایت این مرکز تحت عنوان: « اتحادیه سراسری تعاونی های فرش دستباف یکی از بزرگترین و مهمترین قطبهای تولیدی و اشتغالزا و ارز آور اقتصاد کشور است»! در هیچ مصاحبهای علت توقف عملی و در حد تعطیلی اتحادیه را که روزی به ادعای ایشان به تنهایی 750 هزار بافنده تحت پوشش داشته است توضیح نمیدهند چرا مشخص نمیکنند که وظیفه اصلی این اتحادیه چیست و گزارش کار دقیق آن طی سالهای گذشته کدام است؟ در طول سال گذشته چه میزان تولید، توسط کدام اتحادیهها، توسط چند بافنده و با چه کیفیتی داشته است؟ خدماتی که به تعاونیها ارایه میکند مشخصا و دقیقا چیست و گزارش موثق آن کجا در دسترس است؟ سرنوشت «اولین سامانه جامع آنلاین و مجازی» برای ارایه خدمات اینترنتی به قالیبافان که ایشان در تاریخ 24 فروردین 1399 خبر راه اندازی آن را در مصاحبه دیگری با ایسنا اعلام کرد چه شد؟ آیا این سامانه بجز یک جنجال رسانهای چیز دیگری بوده است؟ سرنوشت «پروژه هزار واحدی مسکن قالیبافان استان تهران و البرز» به کجا رسید و کدام تعاونیها و کدام بافندگان از این طرح بهرهمند شدند؟
پرسش ضمنی دیگری که اینجا مطرح است آن که اگر اتحادیه سراسری تعاونیهای فرش دستباف تحت نظر وزارت تعاون است. که ظاهرا هست، ارتباط ارگانیک آن اتحادیه با وزارت صمت چیست و چگونه است؟ و وزارت صمت چه اشرافی بر اتحادیه مذکور دارد؟. البته پاسخ کاملا روشن است: مطلقا هیچ! اساسا اگر بهرامی اعتقادی به متولی بودن مرکز ملی فرش ایران دارد چرا نسبت به دستور قانونی تجمیع تمام بدون استثناء همه فعالیت های فرش کشور در مرکز ملی فرش ایران، خود از آن سرپیچی کرده و به دستور فرمان تجمیع نپیوسته است؟! قطعا وابستگی اتحادیه ها به وزارت تعاون دلیل موجه و کاملی برای عدم تمکین از دستورالعمل تجمیع نیست. حال که عملا اتحادیه تحت پوشش ایشان ارتباط و پیوندی با وزارت صمت ندارد اظهار نگرانی ایشان از انتقال مرکز به میراث فرهنگی از کجا ناشی میشود؟!
همه اینها سوالات جدی پیرامون تنها بخشی از ادعاهای قبلی و مطالب ضروریای است که بسیار بیش از اظهارنظرهای مداوم و پرتکرار در رسانهها به کار فرش دستباف و بافنده ایرانی و مهمتر از آن تصمیم سازان و تصمیم گیرندگان فرش کشور خواهد آمد.
ایجاد وزارت ابریشم در ازبکستان زائیده توهم و بی اطلاعی شخصی است
ازبکستان، با همه اهمیت و گستردگی ملی صنعت ابریشم، اصلا چنین وزارتخانه ای ندارد! این کشور بعد از چین (با 80%)، هندوستان (با 16%)، سومین سهم را در تولید ابریشم جهان (با 3% - بیش از2500 تن پیله خام) داراست. در واقع و قطعا می توان ازبکستان را اولین کشور تولیدکننده ابریشم جهان به لحاظ نسبت جمعیت (بیش از 33 میلیون نفر) دانست. برای درک بهتری از صنعت ابریشم در ازبکستان همین بس که بدانیم باقی کشورهای جهان تنها 1% تولید ابریشم را برعهده دارند. با این حال و با توجه به صنایع نساجی پایین دستی، از تولید صنعتی و سنتی پارچههای ابریشمی تا انواع فرش و دستبافتهها برغم تاریخ چهار هزار ساله این صنعت در ازبکستان، دولت این کشور ضرورتی برای جداسازی صنعت ابریشم از وزارت کشاورزی و ایجاد یک وزارتخانه مستقل احساس نکرده است.
بالاترین مرجع تصمیم ساز ازبکستان در زمینه ابریشم، UzbekIpaksanoat، یا همان انجمن صنعت ابریشم ازبکستان است.
اظهارات ولو بی اساس بهرامی اما بهانه ای است برای بررسی صنعت ابریشم ازبکستان، که مطالعه زوایای مختلف مدیریت و ترویج آن در ازبکستان به عنوان کشوری در حال توسعه با امکاناتی کمتر از کشورمان ایران، می تواند نکات آموختنی ای در جهت توسعه کمی و کیفی فرش کشور در پی داشته باشد.
در مطلب جداگانهای به معرفی اجمالی انجمن صنعت ابریشم ازبکستان پرداخته ایم.
دیدگاه ها