اتحادیه فرش قم شورای مزد را راهاندازی کرد
سایت اطلاع رسانی فرش ایران - کارپتور
بافندگانی که هر گره قالی را زندگی میکنند و در رج به رج آن غمها و شادیهایی را نهفته دارند و افرادی که فرش کارشان که نه بخشی از زندگیشان است امروز برای ادامه زندگی خود یا باید قالیبافی را رها کنند و یا باید با تمام سختیها و مصائب این شغل آن را ادامه دهند.
حرف فرش دستباف که بیاید نام قم را نمیتوان نشنیده گرفت. شهری که در رقابت با سابقه 3 هزار ساله فرش دستباف شهرهایی مانند کرمان و تبریز در مدت کمتر از 100 سال توانسته است خود را به یکی از قطبهای این محصول در کشور و حتی دنیا تبدیل کند. این توفیق مرهون بافندگانی است که با دستان خود گرههای قالی را دست به دست هم میدهند تا به زبان هنر و اعجاز رنگ، فرهنگ و هویت فرش ایرانی را به نسلهای امروز و فردا منتقل کنند؛ کاری که البته از عهده آن هم به خوبی برآمدهاند.
فرش قم عرصه هنرنمایی زنان و مردانی است که به رنگها جان بخشیده و با ترکیب دلنوازشان زندگی را در خانههای مردم جهان به جریان در میآورند و حامل پیامی میشوند از خانهای روستایی در قم به کاخی زرنشان در آن سوی دنیا؛ پیامی که حامل اصالت و هنر ایرانی است و بس.
طرحی نو دراندازد
استفاده از طرحهای نو و تازه و پایبندنبودن به اصول قدیمی، تنوع بسیاری به فرش قم بخشیده است. این ویژگی، در گذشته بهروزبودن این محصول و در نتیجه استقبال از آن را به طور چشمگیری بالا برده بود، به طوری که به گفته برخی فعالان توسعه خوشه فرش قم، حدود ۲۰ درصد از فرش صادراتی کشور از استان قم تامین میشد. به عبارت دیگر فرش دستباف قم با ایجاد اتصال و همراهی هنر اصیل ایرانی با نقشها و رنگهای نو میان سنت و مدرنیته گرهزده و طرحهایی را با سلیقه و رنگ مورد انتظار مخاطب در قالب فرش اصیل ایرانی درآمیخته است که در نتیجه محصولی باب طبع مخاطب شکل میگیرد.
فرش قم، هنر صنعتی که حدود 100 سال پیش با ورود دارهای قالی تولیدکنندگان کاشانی به قم در این استان متولد شد و رشد و نمو یافت، امروز زمینه اشتغال بیش از ۲۷ هزار نفر از مردم قم را فراهم کرده است. بافندگانی که اگرچه حافظ بخشی از فرهنگ و هنر باستانی سرزمینشان هستند اما در این راه باید سختیها و مشکلات بسیاری را هم متحمل شوند.
شغلی که زندگی است
فرش دستباف قم را که سالیانی رونقی بینظیر داشت امروز به گفته برخی از کارشناسان به دلیل بالابودن قیمت مواد اولیه از جمله رنگرزی، چله و پود و مواد خام که به تبع آن بر جریان تولید، گرایش به این حرفه و قیمت تمام شده تاثیر جدی و منفی داشته است، رکودی چشمگیر در استان قم و سایر استانهای تولیدکننده فرش فرا گرفته است. در نتیجه، بسیاری از تولیدکنندگان و استادکاران انگیزه و تمایل خود را برای افزایش تولید از دست دادهاند.
بافندگانی که هر گره قالی را زندگی میکنند و در رج به رج آن غمها و شادیهایی را نهفته دارند و افرادی که فرش کارشان که نه بخشی از زندگیشان است امروز برای ادامه زندگی خود یا باید قالیبافی را رها کنند و یا باید با تمام سختیها و مصائب این شغل آن را ادامه دهند.
اسلام حاجیلو یکی از همین افراد است که فرش بخش زیادی از خاطرات کودکیاش را در بر دارد. او بیش از ۲۴ سال است که دفه به دست پشت دار قالی نشسته و بر نقشهایی که بخشی از زندگی اوست میکوبد.
حاجیلو ۳۸ ساله حالا باید 4 سال از عمرش را صرف بافت فرشی کند که ۲ سال از آن گذشته و در این 2 سال به ازای بافت هر نقشه از فرش ۳۰۰ هزار تومان دریافت میکند . یعنی در بهترین شرایط و با کار شبانه روزی اگر 2 نقشه را در مدت یک ماه و با همراهی همسرش ببافد آخر ماه ۶۰۰ هزار تومان برای خرج زندگی دستش را میگیرد. این درآمد مشترک کار شبانهروزی پدر و مادر فرزند معلولی هستند که درمان فرزندانشان خرجهای بسیاری را روی دستشان گذاشته است.
حکومت واسطهها
حاجیلو و بسیاری از بافندگان دیگر استان قم به دلیل عدم توانایی مالی در تهیه مواد اولیه و چله و نقشه برای تعداد مشخصی از تولیدکنندگان قدیمی و شناختهشده فرش استان قم کار میکنند و حالا در ازای فرشی که ۴ سال از عمرشان را برای آن صرف میکنند در نهایت ۳۵ میلیون تومان دریافت خواهند کرد که بخشی از آن حقوق ماهیانهاش بوده که از این مبلغ کم میشود و بخش دیگر آن را هم معمولا با چکهای طولانی مدت دریافت خواهند کرد.
این در حالی است که با یک حساب سر انگشتی و پرسش قیمت قالیهای صادراتی میتوان تفاوت فاحش قیمت تمام شده برای مشتری و قیمت خریده شده از بافنده را درک کرد. تفاوت قیمتی که سودش به جیب دلال و واسطه میرود و در این بین بیش از همه بافنده است که ضرر میکند.
اسفندیار شجاعی، از دیگر بافندگان استان قم است که بیش از ۳۰ سال از عمر خود را صرف بافت فرش کرده و آن را بخشی از زندگی خود قلمداد میکند . فرشی که شجاعی ۴ سال برای بافت آن زحمت کشیده امروز روی دستش مانده است. به گفته وی، دستمزدش را با چک ۱۷ ماهه دادند و در مقابل اعتراضش راضی به خرید فرش نشدهاند و حالا بیش از ۵ ماه است که فرشش فروش نرفته و گوشهای از خانه خاک میخورد.
مشکلاتی که پیش روی فرشبافان است، نشان میدهد که نباید در روند تولید یک فرش دست برد. بافنده باید بافنده باشد و بس. وظیفه فروش قالی هم برعهده تولیدکننده و فروشنده است. برخی کارشناسان فرش در این زمینه اعتقاد دارند که تجربه تولیدکنندگان در انتخاب نقشه و تهیه مواد اولیه و تشخیص سلیقه مشتری بعد از چند سال کار در این حرفه عاملی برای فروش آن میشود و بافندهای که تا به امروز همیشه بافنده بوده است نمیتواند در تهیه مواد اولیه و نقشه فرش موفق باشد چراکه نیاز به تجربه بالایی دارد. به همین دلیل است که فرش اسفندیار شجاعی و امثال او در بازار فرش خریداری ندارد.
ابداع شورای مزد
البته به نظر میرسد وضع استان قم از همه استانهای تولیدکننده فرش بهتر باشد. آن طور که گفته میشود بافندگان سایر استانها به خصوص شهرهای اطراف مانند کاشان، اراک و زنجان برای فروش و قیمتگذاری فرش عازم قم میشوند. تشکیل شورای مزد ابتکار اتحادیه فرش استان قم است که از طریق آن باتجربهترین و قدیمیترین تولیدکنندگان فرش استان قم قیمت فرشها را تخمین زده و بر اساس آن دستمزد بافنده تعیین میشود.
مسعود محمدبیگی عضو هیأت مدیره اتحادیه فرش دستباف قم در رابطه با تشکیل شورای مزد در استان قم برای اولین بار میگوید: این شورا متشکل از مجربترین و توانمندترین افراد صنف است که با کارشناسی دقیق و درست به فرش قم هویت تازه و معتبری بخشیدهاند.
این تولیدکننده فرش هدف از تشکیل گروه تیمچه را ایجاد همافزایی و نظارت برقیمتها و تثبیت آنها میداند و میافزاید: این گروه با تعیین قیمت برای تاجران، دکوراتیوها و مصرف کنندگان فرش بستر را برای کنترل و تناقض نادرست در فهرست قیمتها فراهم میکند.
نارضایتی از شورای مزد
برخی از بافندگان اما از عملکرد شورای مزد هم راضی نبوده و آنها را بیش از بافندگان حامی حقوق تولیدکنندگان میدانند. این افراد معتقدند که همه اعضای شورای مزد تولیدکننده فرش هستند و معمولا قیمت را پایینتر از ارزش واقعی آن تعیین میکنند.
همه اینها اما یک طرف ماجراست. پای حرف تولیدکنندگان هم که بنشینی از وضعیت بازار فرش دل خوشی ندارند. آنها هم رکود بازارهای فرش و وضعیت اقتصادی نامساعد کشورهای هدف صادراتی را عاملی برای کم رونقی بازار فرش ایران و استان قم میدانند. مسالهای که در نتیجه سبب میشود فرش تولیدکننده ماهها روی دستش بماند و به همین دلیل هم دستمزد بافنده نسبت به سالهای گذشته دچار فراز و نشیبهایی شده است.
آنچه مسلم است اینکه بازار فرش وقتی رونق از دست رفته خود را به دست میآورد که بازارهای گذشته خارجی را بازیابیم. بازارهایی که بخشی از آنها به دلیل تحریمهای اعمال شده و برخی به دلیل عقب ماندن از کشورهای نوظهور در عرصه فرش چون چین و پاکستان در امر مشتری مداری و تولید بر اساس سلیقه مشتری و از طرف دیگر عدم توجه به امر تبلیغات گسترده در عرصه فرش از دست رفتهاند و صادرات فرش را به نحو چشمگیری کاهش دادهاند. شاید بتوان از طریق ایجاد یک هویت و برند تجاری مستقل از کیفیت بینظیر این محصول در دنیا حفظ و حراست کرد و شاید آن زمان اسفندیارها و اسلامها حاصل تلاش شبانه روزی و حق خود را زود بگیرند. آن روز است که طرحی از شادی را بر صفحه رنگین دار نقش میکنند.
دیدگاه ها